مسير آيات الهى و سخنان قطعى پيشوايان معصوم مىباشد، هرگز سر سوزنى از جاده
اطاعت الهى خارج نيست، و كمترين آلودگى با عصيان و گناه ندارد.
سوّم اينكه محتواى آن با عقل كاملًا سازگار است و از بلند پروازىهاى نامعقول
و خيال بافى بر كنار مىباشد، آنكس كه مىگويد «رافضىها» را در حال مكاشفه به
صورت خوك ديدم در واقع صورت خويش را در آيينه درونش ديده و آنكس كه مىگويد
هنگامى كه به خدا رسيدم خانه كعبه را ديدم كه بر گرد وجود من مىچرخد گرفتار
سرگيجه بوده چنين كسى خود را از طواف خانه خدا بى نياز و آن را مادون شأن خود
مىپندارد، در حالى كه پيامبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله و سلم در آخرين سال
عمرش به «حجة الوداع» رفت، و مراسم حج و طواف خانه خدا را انجام داد.
به همين دليل است كه اينگونه مكاشفات را پندارهاى بىاساس و يا القائات
شيطانى بايد شمرد.
آخرين سخن درباره كشف و شهود اين است كه اين يك «منبع معرفت عمومى» مانند
«عقل» و «حس» و «تاريخ» نيست، بلكه منبعى است خصوصى داراى شرايطى بسيار سنگين (دقت
كنيد)