نام کتاب : پاسخ به پرسشهاى مذهبى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 496
كره زمين وضع عيناً مانند نقطهاى است كه هستيم.
امّا نمونهاى از آيات و اخبارى كه نظريّه حركت زمين را تأييد مىكند:
1-/ «وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جامِدَةً
وَهِىَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِى اتْقَنَ كُلَّ شَىْءٍ؛ كوهها را مىبينى، و آنها را ساكن و جامد مىپندارى، در
حالى كه مانند ابر در حركتند؛ اين صنع و آفرينش خداوندى است كه همه چيز را متقن
آفريده است». [1] گاهى
تصوّر مىشود كه اين آيه مربوط به اوضاع قيامت است؛ يعنى، انسان در روز رستاخيز
كوهها را چنين مىبيند، ولى جمله «صُنْعَ
اللَّهِ الَّذِى اتْقَنَ كُلَّ شَىْءٍ» اين
انديشه را باطل مىسازد؛ زيرا اين عبارت با روز رستاخيز مناسب نيست و روز قيامت،
روز دگرگونى منظومه شمسى است نه روز اتقان و استوار شدن آفرينش و به عبارت روشنتر،
ذيل آيه كه خدا با استحكام مصنوع خود را يادآورى مىكند، با دوران برقرارى نظام
مناسب است نه با دوران انقلاب.
ظاهر آيه حاكى است كه كوهها در حال حركتند-/ اگرچه در نظر ما ساكن و بىحركت
جلوه مىكند. ممكن است سؤال شود كه چرا خداوند از حركت كوهها سخن گفته نه زمين،
در صورتى كه حركت كوهها تابع حركت زمين مىباشد؛ آيا شايسته نبود به جاى بيان
حركت كوهها حركت زمين را بيان كند؟
ولى پاسخ اين سؤال روشن است و آن اين كه هر جسم كروى كه به دور خود مىچرخد
گردش آن به واسطه دندانهها و نقوش و رنگهايى كه بر روى آن كره ترسيم شده محسوس
مىگردد؛ بعلاوه، هميشه كوه مظهر عظمت و بزرگى است و به همين جهت از آن نام برده
شده است و مسلّم است كه حركت كوهها بدون حركت زمين معنى و مفهوم ندارد.
نكته جالب اين كه به جاى (سكون) لفظ (جمود) را به كار برده است زيرا اين