نام کتاب : پاسخ به پرسشهاى مذهبى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 142
دلهاى آنها مىتابد، حقايق بسيارى بر آنها آشكار است كه از ديگران مخفى است،
علم و ايمان و تقواى آنها در عالىترين درجه قرار دارد، خلاصه آنها به اندازهاى
به خدا نزديكند كه يك لحظه سلب توجّه از خداوند براى آنها لغزش محسوب مىشود.
بنابر اين، جاى تعجّب نيست افعالى كه براى ديگران مباح و مكروه شمرده مىشود،
براى آنها «گناه» ناميده شود!
گناهانى كه در آيات و سخنان پيشوايان بزرگ دينى به آنها نسبت داده شده و يا
خود در مقام طلب آمرزش از آنها بر آمدهاند همه از اين قبيل است؛ يعنى، مقام و
موقعيّت معنوى و علم و دانش و ايمان آنها، آنقدر برجسته است كه يك غفلت جزئى در
يك كار ساده معمولى-/ كه بايد توجّه خاص وهميشگى به خداوند داشته باشد-/ براى آنها
«گناه» شمرده شده است و جمله معروف «حَسَناتُ الابْرارِ سَيِّئاتُ الْمُقَرَّبين؛
اعمال نيك خوبان، گناه مقربّان خدا محسوب مىشود» نيز ناظر به همين حقيقت است. [1] فيلسوف
عالىقدر شيعه، مرحوم خواجه نصير الدّين طوسى نيز در يكى از كتابهاى خود پاسخ فوق
را اين طور توضيح مىدهد:
«هرگاه كسى مرتكب كار حرامى شود و يا
امر واجبى را ترك كند معصيتكار است و بايد توبه كند، اين نوع گناه و توبه مربوط
به افرادى عادّى و معمولى است.
ولى هرگاه امور مستحب را ترك كند و كارهاى مكروه را به جا آورد، اين نيز نوعى
گناه شمرده مىشود و بايد از آن توبه نمايد، اين نوع گناه و توبه مربوط به افرادى
است كه از قسم اوّل از گناه معصومند.
گناهانى كه در قرآن و روايات به برخى از انبياى گذشته مانند آدم، موسى، يونس
...
نسبت داده شده از اين نوع گناهان است نه از نوع اوّل و هرگاه كسى التفات به
غير خدا پيدا كند و با اشتغال به امور دنيا از توجّه به خدا آنى غافل شود،