؛ اگر براى حساب روز قيامت گرفتگى و زحمتى نباشد مگر ناراحتى و هول عرضه كردن
اعمال به پروردگار متعال و حالت شرم و حيايى كه در آن هنگام حاصل مىشود و رسوايى
و فضيحت دريده شدن پردهاى كه براى كارهاى خلاف و نامطلوب كشيده شده بود، هر آينه
جا دارد كه آدمى از سر كوهها به زير نيامده و در آبادى سكنى نگرفته و از خوردن و
خوابيدن امساك كند، مگر به مقدار ضرورت و براى جلوگيرى از تلف و همچنين باشد حال
آن كسى كه قيامت را با آن سختىها و هول و وحشت خاصّش تصوّر كند آنها را واقع شده
و برپا بيند و تصوّر كند كه او در پيشگاه خداوند حاكم قهّار و سلطان عظيم ايستاده
است و در اين هنگام خداوند او را خطاب و بازخواست كند و از جريانها و اعمال گذشته
او پرسش و حساب مىخواهد، گويى كه او براى حضور در آن عرصات و مراسم دعوت شده است
و در ميان آن درهمگيرى و فرورفتگى و گرفتارىها بازخواست شود». [1] توضيح اينكه:
حساب نفوس از همان زمان عمل صورت مىگيرد و تمام كردار و گفتار و پندارى كه از
انسان سر مىزند، مانند نوار ضبط صوت در نفس او ثبت شده و همچو ماشينهاى محاسبه
خودكار جمع و تفريق كرده و نتيجه روشن و معلوم مىشود.
اين عمل هميشه در نوار نفس جريان پيدا كرده و حاصل عمل در هر دقيقه مانند
دفترهاى دقيق تجارى معين است. البتّه اين جريان در پيشگاه پروردگار متعال هميشه
روشن و حاضر بوده و از همه جزئيّات آگاه است و معناى عرضه شدن اعمال به پيشگاه
حضرت احديت همين است. واللّه اعلم.