نام کتاب : انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 489
نامت چيست، آرزوهاى طولانى چرا؟ بهترين راه براى اينكه انسان بتواند پردههاى
طول أمل را بشكافد و از حالت غفلت و غرور دور شود مشاهده تحوّل و دگرگونى روزگار
است. سرنوشت كسانى كه در اين دنيا بودند و به انواع زيورآلات و نعمتهاى دنيوى و
مقامهاى گوناگون آن دست يافتند. «نمرود» ها، «فرعون» ها، «قارون» ها، سرانجام
آنها چه شد؟ عاقبت برامكه و هارون را مطالعه كنيد و از آن پند گيريد.
سرنوشت برامكه درس بسيار آموزندهاى است.
در زمان هارون الرشيد امور مملكت به برامكه واگذار شده بود و آنان قدرت بسيارى
داشتند و چنان عزيز بنىعبّاس و هارون بودند كه روزى هارون با جعفر برمكى وارد
باغى شدند، چشم جعفر به درخت سيب افتاد و سيبى را در نظر گرفت. هارون براى چيدن
سيب دست دراز كرد، امّا دستش نرسيد. هارون گفت:
پا بر دوش من بگذار! آنگاه جعفر پا بر دوش هارون گذارد و سيب را چيد.
سبب زوال دولت برامكه
علّت اصلى آن قتل موسى بن جعفر عليه السلام بود، ولى سبب ظاهرى آن از اين قرار
بود كه هارون جعفر و عبّاسه خواهر خود را دوست مىداشت چندان كه دورى هيچ كدام را
نمىتوانست تحمّل كند، ناچار عبّاسه را به عقد جعفر درآورد ولى از جعفر پيمان گرفت
كه هرگز در تنهايى با عبّاسه خلوت نكند مگر در حضور هارون. جعفر ابتدا نپذيرفت ولى
سرانجام راضى شد.
از سوى ديگر عبّاسه، خواهر هارون، علاقه وافرى به جعفر داشت ولى جعفر خوددارى
مىورزيد. عبّاسه ناچاراً به مادر جعفر متوسّل شد و مال فراوانى به او داد و از وى
خواست كه جعفر را از راه به در بَرد و او را مطيع عبّاسه گرداند. مادر جعفر چون از
عاقبت كار بىخبر بود فريفته كلمات عبّاسه شد و سرانجام شبى جعفر را خواست و گفت:
كنيزكى را ديدهام كه در اوصاف كمال ممتاز است
نام کتاب : انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 489