«تمائيل» جمع «تمثال» به معنى موجود
صورت دار است، و به مجسمه و عكسهاى نقاشى شده هر دو گفته مىشود.
«عاكفون» از ماده «عكوف» به معنى توجه
مستمر آميخته به تعظيم است، و واژه «اعتكاف» براى عبادت مخصوصى كه در مسجد انجام
مىشود نيز از اين ريشه مشتق شده است.
آرى در حقيقت بتپرستان هيچ دليل منطقى به جز تقليد كوركورانه از نياكان خود
نداشتند، و به همين دليل ابراهيم (عليه السلام) آنها را در ضلال مبين و گمراهى
آشكار مىشمرد.
در ادامه همين آيات كه بيانگر محاكمه تاريخى او در برابر بتپرستان بابل است،
مىگويد: «آيا شما جز خدا موجوداتى را مىپرستيد كه نه كمترين سودى براى شما
دارند، و نه زيانى مىرسانند» و بعد مىافزايد: افٍّ لَكُم وَ لِما
تَعْبُدونَ مِن دوُنِ اللّهِ افَلا تَعْقِلُون: «افّ بر شما و بر آنچه پرستش مىكنيد، آيا انديشه
نمىكنيد، و عقل و تعقل نداريد!» [2]
اين نكات شمهاى كوچك از مطالبى بود كه مىتوان در مورد علم و جهل گفت. [3] در پايان چند
حديث جالب ذكر مىشود:
1- مولى على (عليه السلام) فرمودند:
«الجاهِلُ صَغير و ان كانَ شَيخاً و
العالِمُ كَبير و ان كان حَدَثاً»:
«جاهل كودك است، هر چند پير باشد، و
عالم بزرگ است هر چند جوان
[3]. نكاتى كه درباره علم و جهل ذكر
شد از كتاب «پيام قرآن» تفسير موضوعى نمونه، جلد 1، اقتباس شده بود، خوانندگان
عزيز مىتوانند براى اطلاع بيشتر به آن كتاب از صفحه 55 تا 100 مراجعه كنند ..
نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 71