نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 56
سريعاً به
هوش آئيم و خود او ما را در آن حال حفظ كند كه ديوانه خود قادر بر كنترل خود نيست.
***
32- علماء
حضرت دومين
وصف روزانه پرهيزگاران كه در مواجهه با مردم به مرحله بروز مىرسد، علم معرفى
مىكند، سخن از علم، و نوشتن درباره آن وقت بسيار و اوراق بيشمار مىطلبد كه تفصيل
بيش از حدّ زيبنده اين نوشتار نيست، ولذا به قدرى كه موردنظر است، مىنگاريم.
مرحوم خوئى
در شرح نهجالبلاغه خود گويد: «علم» از جنود عقل است كه مقابل آن جهل است. مراد از
علم چيست؟ مرحوم ابن ميثم بحرانى علم را علم نظرى مثل شناخت صانع و صفات او گرفته،
كه بنابر نسخه وى بسى نيكو است، زيرا نسخه وى به جاى «حلماء» حكماء داشت و حكمت را
علم عملى و حكيم را دارنده كمال قوه نظرى و عملى نمود، و اگر نسخه را
(حلماء علماء) بگيريم و مثل مرحوم خوئى حلم را حد وسط مهانة و افراط در غضب
بدانيم، بهتر است؛ علماء را اعم از علم نظرى و عملى بگيريم، چنانكه مىتوان از شرح
خوئى نيز استفاده كرد، [1] علم نظرى را
كه مثال زديم و علم عملى هم مثل معرفت تكاليف و احكام عمليه شرعية.
در فضيلت علم
همين بس كه مقام جدّ ما آدم (عليه السلام) و خليفة الهى او بواسطه
[1]. اين كه گفتيم مىتوان استفاده كرد، زيرا
عبارت مرحوم خوئى قابل مناقشه هست كه مىتوانيد ملاحظه كنيد، قابل توجه است كه اگر
كسى حلم را معنى دوم كرد كه ثابت بودن در امور بود كه نوعى اعتدال در مرحله عمل در
همه امور بود مثل ابنميثم مىتواند علم را علم نظرى بيگرد تا مطلق علم نظرى و
عملى گفته شده باشد ..
نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 56