چرا جان در تبهكارى و بيداد
در اندازد كه ياران را كند شاد
دلا در راه عصيان چند تازى
كه خود سوزى و ياران را نوازى
به خود چون شمع خواهى سوختن را
براى دوست بزم افروختن را
زهى نادان كه خود را خوار سازد
به عصيان، تا دگر كس را نوازد
ز قرب درگه حق روى تابد
كه قرب دوستان را باز يابد