نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 467
رسول گرامى در ذيل اين حديث آمده كه مراد فحش دهنده پست است « (هو الفاحش اللئيم».[1]
سليمان بن مهران مىگويد: بر حضرت صادق (عليه السلام) وارد شدم عدهاى از
شيعيان نزد آن حضرت بودند، شنيدم مىفرمود: اى شيعيان زينت ما باشيد و موجب وَهن و
زشتى ما نگرديد، با مردم سخن خوب بگوئيد و زبان خود را حفظ كنيد و از زيادى سخن و
كلام زشت بازداريد
« (مَعاشِرَ الشيعه كونوا لنا زَيناً
و لاتكونوا علينا شيناً، قولوا للناس حُسْناً و احفظُوا السِنَتَكُم و كُفُّوها عن
الفُضُول و قَبيح القَول». [2]
ما با سخنان زشت و بيهوده خود، خود را شيعه و مؤمن واقعى بناميم، يا فضه كنيز
حضرت زهرا (عليها السلام) كه بيست سال سخنى به غير از قرآن نگفت.
داستانى عجيب از انسانى خودساخته:
از يكى از زاهدان نقل شده كه: در باديه زنى را تنها ديدم گفتم كيستى، جواب
داد: «وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ»: «بگو سلام بزودى مىدانيد». [3]
از قرائت اين آيه فهميدم، كه مىگويد: اول سلام كن، سپس سؤال كن، كه سلام
علامت ادب و وظيفه وارد بر مورود است.
به او سلام كردم و گفتم، در اين بيابان آن هم با تن تنها چه مىكنى؟ پاسخ داد: «مَنْ يَهْدِ اللهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُّضِلّ»: «كسى را كه خدا هدايت كند، گمراه كنندهاى براى او نيست». [4]
از اين آيه شريفه دانستم راه را گم كرده ولى براى يافتن مقصد به حضرت حق