نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 441
فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ»: «كسى كه بر شما تجاوز روا داشت، شما نيز بر او تجاوز
كنيد به مثل آن تجاوزى كه بر شما رفت». [1]
در جاى ديگر مىفرمايد:
وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ
بِالْعَيْنِ وَالْانفَ بِالْانفِ وَالْاذُنَ بِالْاذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ
وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ «و نوشتيم بر آنها (بنى
اسرائيل) در تورات كه نفس با نفس و چشم با چشم و بينى با بينى و گوش با گوش و
دندان با دندان قصاص مىشود و جراحتها نيز قصاص دارد». [2]
در جاى ديگر مىفرمايد: وَلَكُمْ
فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُوْلِي الْالْبَابِ: «اى صاحبان عقل براى شما در قصاص حيات و زندگى است». [3]
2- دستور به عفو كه آيات و روايات زيادى در اين باره ذكر كرديم.
سؤال اين است كه جمع بين اين دو دستور چگونه است آيا تضادى وجود ندارد از يك
طرف امر به انتقام و قصاص و از سوى ديگر توصيه به عفو و گذشت!
جواب اين است كه براى جمع بين اين دو دسته سه وجه ممكن است گفته شود: 1- بايد
توجه داشت كه ما هم قانون داريم و هم يك سلسله مسائل اخلاقى قانون اسلام قصاص و
انتقام شرعى را به عنوان حقّى براى صاحب حق محترم شمرده است. اگر اين قانون نباشد،
جنايتكاران جسورتر مىشوند، اين قانون عامل كنترل كنندهاى براى جنايت پيشهگان
است، ضامن امنيت نظام است، ولى در كنار آن عفو را نيز به عنوان ارزشى اخلاقى قرار
داده است، جايگاه اين اخلاق از آن قانون بالاتر است و فردى كه متخلق به اين اخلاق
شود جايگاهش بالاتر از كسى است كه قدرت عفود ندارد، خداوند در قرآن مىفرمايد: إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ[4]: «خداوند به
عدل و احسان امر مىكند»، اولى (عدل) قانون و دومى (احسان) اخلاق