نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 273
ريسمان را مىجوند تا پاره شود و اين شخص با اينكه همه را مىبيند، مشغول
خوردن عسلى است كه با خاك و زهر زنبوران مخلوط شده و زنبوران به او نيش مىزنند و
او مشغول دفع آنها است و حقيقت اين امور اين است كه: ريسمان عمر، و شير درنده مرگ،
و اژدها قبر، و دو موش سفيد و سياه روز و شب است كه با گذشتن آنها عمر مىگذرد و
تمام مىشود و عسل كثيف آلوده به خاك و زهر زنبور لذّات دنيا است كه همراه با درد
نيش زنبوران است و زنبوران اهل دنيا هستند كه مزاحم اويند.
اين قضيه را شيخ بهائى با كمى تفاوت در كتاب اربعين خود از كمال الدين نقل
مىكند، و در آخر مىگويد: «قسم به جان خودم كه اين مثال از محكم ترين مثالها و
منطبقترين آنها بر ممثّل (آنچه برايش تمثيل زده شده) است و از خدا بصيرت و هدايت
را خواهانيم و از غفلت و گمراهى به او پناه مىبريم». [1]
چرا اين قدر در خوابيم و از رفتن عُمر و بىعملى و نزديك شدن مرگ بىخبريم،
آنها كه بيدارند مىنالند، واى بر ما كه نمىدانيم چه كنيم!
مرحوم شيخ عزالدين حسين بن عبدالصمد الحارثى الهمدانى العاملى پدر بزرگوار شيخ
بهائى در كتاب خود «نور الحقيقة و نور الحديقة» صفحه 63 گويد: «فردى مىگريست به
او گفته شد، چه تو را به گريه انداخته، گفت:
«تَفَكّرتُ فى ذهاب عمرى و قِلَّةِ
عَمَلى وَ اقتراب اجَلى»:
«فكر كردم در رفتن عمرم، و كمى عملم،
و نزديكى مرگم».
نشانههاى افراد غافل
در مكتب لقمان زانو مىزنيم تا علامت غافلان را ببينيم:
امام صادق (عليه السلام) فرمودند لقمان به فرزندش گفت:
«يا بُنَىّ لِكُلّ شىء علامة
[1]. سفينة البحار، ماده غَفَل، جلد
1، صفحه 323، اين را هم مرحوم ملااحمد نراقى به نظم درآورده كه صاحب عرفان اسلامى
در جلد 2، صفحه 119 تا 117 آورده است ..
نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 273