responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 2  صفحه : 241

در روايتى از امام هفتم (عليه السلام) از پدرانش از اميرالمؤمنين على (عليه السلام) آمده كه فرمود پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) ده سال بر انگشتان مى‌ايستاد، و نماز مى‌گزارد، تا اين كه قدمهايش متورم شده، و صورتش زرد گرديد و تمام شب چنين مى‌كرد، تا اين كه مورد عتاب خداوند قرار گرفت،

«طه ما انزلنا عليك القرآن لِتَشْقى»:

«اى پيامبر، ما قرآن را بر تو نازل نكرديم تا به شدّت و مشقّت افتى». [1]

«ذكر» و فضيلت دوام آن‌

«ذكر» به ياد خدا بودن است در همه حال و اين عامل مؤثرى براى جلب توجه الهى به خود است و اين كه در تمام احوال به ياد ما باشد، ما را از خطرات و لغزشگاهها مصون دارد.

ذكرى نافع است كه مداومت بر آن باشد، با توجه و حضور قلب و فراغ خاطر، تا ذكر شده يعنى خداوند متعال در قلب‌

كه جايگاه و عرش او است جاى گرفته و عظمت و نورانيت آن بر قلب مستولى شود، و سينه مفتوح و شرح صدر حاصل شود، و اين غايت عبادات است.

علماى اخلاق گويند: براى ذكر اول و آخرى است، اوّلش موجب انس و محبت و آخرش نيز موجب انس و محبت است، و مراد از ذكر هم همين دو است.

بنده در ابتداى امر برايش مشكل است كه قلب و زبان را از وساوس به طرف خدا متوجه گرداند، ولى اگر موفق به مداومت شد و با آن انس گرفت، محبت خداوند در قلب او جاى مى‌گيرد، كسى كه چيزى را دوست داشت زياد او را ذكر كرده و كسى هم كه چيزى را بسيار ياد كرد آن را دوست دارد و از اينجا است بعضى گفته‌اند كه:

«كاءَدتُ القُرآنَ عشرين سنةً ثمّ تَنَعَّمتُ به عشرين سَنَةً»

«در راه قرآن‌


[1]. سفينة البحار، جلد 1، صفحه 709 ماده شكر- شبيه به اين روايت در كافى، جلد 2، صفحه 95 و محجة، جلد 7، صفحه 144، از امام باقر (عليه السلام) با كمى تفاوت آمده است ..

نام کتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 2  صفحه : 241
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست