«أَيكه» (بر وزن لَيله) آبادى معروفى نزديك
«مدين» بوده است، «ايكه» در اصل، به معناى محلى است كه درختان در هم
پيچيده دارد كه در فارسى از آن به «بيشه» تعبير مىكنيم، سرزمينى كه نزديك «مدين» قرار داشت، و به خاطر داشتن آب و درختان زياد «ايكه» نام گرفت.
قرائن نشان مىدهد كه آنها زندگى مرفه، و ثروت فراوان داشتند، و شايد به همين
دليل، غرق غرور و غفلت بودند! [2]
[إِيلاج:]
«وَيُولِجُ
النَّهارِ فِي اللَّيْلِ»
«إِيلاج» از مادّه «ولوج» گرفته شده است، و به معناى داخل كردن ونفوذ دادن است. [3]
[إِيلاف:]
«لِإيلافِ
قُرَيْشٍ»
«إِيلاف» مصدر است، به معناى الفت بخشيدن؛ و
«الفت» به معناى اجتماع توأم با انسجام و انس و
التيام است. و اين كه بعضى «ايلاف» را به «مؤالفت و
عهد و پيمان» تفسير كردهاند، نه تناسبى با اين واژه دارد،
كه مصدر باب افعال است، و نه با محتواى آيات اين سوره. [4]
[إِيلاء:]
«يُؤْلُونَ مِنْ
نِسآئِهِمْ»
«إِيلاء» از مادّه «أَلْوْ» آمده كه به معناى قدرتنمايى و تصميم است، و از آنجا كه سوگند نمونهاى از آن
مىباشد، اين واژه بر آن اطلاق شده است. [5]
[أَيْمَان:]
«بِاللَّهِ جَهْدَ
أَيْمَانِهِمْ»
«أَيْمَان» جمع «يمين» به معناى سوگند است، و در اصل، «يمين» به معناى دست راست مىباشد، اما از آنجا كه به هنگام سوگند
و بستن عهد و پيمان دست راست را به هم مىدهند، و قسم ياد مىكنند، اين كلمه
تدريجاً در معناى سوگند به كار رفته است. [6]
[أَيْمَن:]
«شاطِئِ الْوادِ
الأَيْمَنِ»
«أَيْمَن» به معناى راست و صفت است براى «شاطى».[7]