نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 80
[إِنْطَلَقَ:]
«وَانْطَلَقَ
الْمَلَأُ مِنْهُم»
«انْطَلَقَ» از مادّه «انطلاق» به معناى بيرون رفتن با سرعت و توأم با رها ساختن كار قبلى است؛ و در سوره «ص» اشاره به خارج
شدن از مجلس «ابوطالب» با قهر و خشم است. [1]
[إِنْطَلِقُوا:]
«انْطَلِقُوا إِلى
مَا كُنْتُمْ»
«انْطَلِقُوا» از مادّه «انطلاق» به معناى حركت كردن بدون توقف است؛ و يك نوع آزادى از قيد و بند نيز در آن
نهفته شده. و اين در حقيقت توضيحى است براى وضع آنها در عرصه محشر كه آنها را مدتى
طولانى براى حساب نگه مىدارند، سپس آنها را رها ساخته و مىگويند: بدون توقف به
سوى دوزخ حركت كنيد. [2]
[أنظُرُونَا:]
«انْظُرُونَا
نَقْتَبِسْ»
«انْظُرُونَا» از مادّه «نظر» در اصل، به معناى انديشه يا نگاه كردن، براى مشاهده يا درك چيزى است؛ و گاه
به معناى تأمل و جستجو نيز مىآيد. هر گاه با «إلى» متعدى شود به معناى افكندن چشم به سوى چيزى
است، و هر گاه با «فِى» متعدى گردد به معناى «تأمل و
تدبّر» است و هنگامى كه بدون حرف جرّ متعدى شود و
بگوئيم:
«نظرته و انظرته و انتظرته» به معناى تأخير انداختن و يا انتظار كشيدن است. (اقتباس از
مفردات راغب). [3]
[أَنْعام:]
«أُحِلَّتْ لَكُمْ
بَهيمَةُ الأَنْعامِ»
«أَنْعام» جمع «نعم» (بر وزن قلم) در اصل بر شتر اطلاق مىشده است؛ ولى بعداً توسعه يافته و به
شتر و گاو و گوسفند گفته مىشود. اين واژه از كلمه «نعمت» گرفته شده، به خاطر اين كه يكى از بزرگترين
نعمتها براى انسانها و چهارپايان محسوب مىشود، حتى امروز كه آن همه وسايل نقليه
سريعالسير هوايى و زمينى اختراع شده است، باز در بعضى از موارد منحصراً بايد از
چهارپايان استفاده كرد. در بيابانهاى شنزار كه عبور وسائل نقليه در آن بسيار مشكل
است و در بعضى از گذرگاههاى باريك كوهستانها، تنها وسيلهاى كه با آن مىتوان
عبور كرد، هنوز هم چهارپايانند. [4]