نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 669
آنهاست، ولى اين گفتار «راغب» نتيجهاش اين مىشود كه يأس در اينجا به معناى
علم به وجود نباشد، بلكه به معناى علم به عدم باشد، كه با مفهوم آيه سازگار نيست،
از اينرو معناى همان است كه مشهور مفسران گفتهاند و شواهدى از سخن عرب نيز بر آن
آوردهاند. نمونه اين شواهد را «فخر رازى» در تفسيرش آورده است (دقت كنيد). [1]
[يُؤْثَر:]
«إِلَّا سِحْرٌ
يُؤْثَرُ»
جمله «يُؤْثَر» از مادّه «اثر» به معناى روايتى است كه از پيشينيان نقل شده و آثارى است كه از آنها باقى
مانده و بعضى آن را از مادّه «ايثار» به معناى برگزيدن و مقدم داشتن دانستهاند. [2]
[يَؤُدُهُ:]
«وَ لا يَؤُدُهُ
حِفْظُهُمَا»
«يَؤُدُهُ» در جمله «وَ لا يَؤُدُهُ حِفْظُهُمَا» در اصل، از ريشه «اوْد» (بر وزن قول) به معناى ثقل و سنگينى مىباشد، يعنى حفظ
آسمانها و زمين براى خداوند هيچگونه سنگينى و مشقتى ندارد؛ زيرا او همانند
مخلوقات و بندگان خود نيست كه قدرتشان محدود باشد و گاهى از نگهدارى چيزى خسته و
ناتوان شوند، قدرت او نامحدود است و اصولًا براى يك قدرت نامحدود سنگينى و سبكى،
مشقت و آسانى مفهومى ندارد، اين مفاهيم همه در مورد قدرتهاى محدود صدق مىكند! [3]
[يُؤْفَكُونَ:]
«انْظُرْ أَنَّى
يُؤْفَكُونَ»
«يُؤْفَكُونَ» از مادّه «افك» و آن در اصل به معناى منصرف ساختن از چيزى است و «مأفوك» به كسى گفته مىشود كه: از حق باز داشته شده
است، اگر چه بر اثر تقصير خودش باشد و از آنجا كه دروغ انسان را از حق باز مىدارد
به آن «افك» گفته مىشود.
و به همين تناسب، بر دروغ و نيز بادهاى مخالف اطلاق مىشود. تعبير
«يُؤْفَكُون» به صيغه مجهول، اشاره به اين است كه: آنها قدرت بر تصميمگيرى
ندارند، گويى بى اراده به سوى بتپرستى كشيده مىشوند! [4]
[اليَوْم:]
«الْيَوْمَ في
ضَلالٍ مُّبينٍ»
بعضى از مفسران كلمه «اليَوْم» در جمله «لكِنِ
الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ» را به معناى روز قيامت گرفتهاند، كه مفهوم آيه اين مىشود: در آنجا بينا و
شنوا خواهند شد اما اين بينايى و شنوايى در آن روز سودى به حالشان نخواهد داشت، و
در ضلال مبين