responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 641

«وَ هُمْ يَخِصِّمُونَ»

«يَخِصِّمُونَ» از مادّه‌ «خصومت» به معناى نزاع و جنگ است. [1]

[يَخْلُقُ:]

«وَيَخْلُقُ مَا لا تَعْلَمُونَ»

تعبير به‌ «يَخْلُقُ» (مى‌آفريند) از مادّه‌ «خَلْق» دليلش واضح است، زيرا كار انسان در اين اختراعات در حقيقت چيزى جز جفت و جور كردن و به هم پيوستن نيست، اساس آنها كه مواد اصلى را تشكيل مى‌دهد، تنها با آفرينش خداوندى است.

از اين گذشته، آن ابتكارى كه بشر در طريق اختراع اين وسائل به كار مى‌برد، آن نيز مولود استعدادى است كه خدا به او داده است. [2]

[يَخُوضُوا:]

«فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا»

«يَخُوضُوا» از مادّه‌ «خوض» (بر وزن حوض)، در اصل، به معناى حركت در آب است، سپس به عنوان كنايه در مواردى كه انسان غوطه‌ور در مسائل باطل مى‌شود به كار رفته است. [3]

[يُدَبِّرُ:]

«يُدَبِّرُ الأَمْرَ»

«يُدَبِّرُ» از مادّه‌ «تدبير»، در اصل از «دبر» (بر وزن ابر)، به معناى پشت سر و عاقبت چيزى است. بنابراين، «تدبير» به معناى بررسى كردن عواقب كارها، و سنجيدن مصالح، و بر طبق آن عمل نمودن است. [4]

[يُدْحِضُوا:]

«لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ»

«يُدْحِضُوا» از مادّه‌ «ادحاض» به معناى «ابطال و زائل» كردن است و در اصل از مادّه‌ «دحض» به معناى «لغزش» گرفته شده است. [5]

[يَدْرَئُون:]

«وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ»

«يَدْرَئُون» از مادّه‌ «درء» (بر وزن زرع) به معناى دفع كردن است. [6]

[يُدْرِكْكُم:]

«يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ»

معناى مادّه‌ «يُدْرِكْكُم» از مادّه‌ «دَرْك» اين است كه: كسى از چيزى فرار كند، و آن به دنبالش بدود، بر اين اساس، بدون ترديد اگر مرگ در پى كسى درآيد، او را خواهد گرفت. [7]

[يَدُعُّ:]

«الَّذي يَدُعُّ الْيَتيمَ»

«يَدُعُّ» از مادّه‌ «دَعّ» (بر وزن حدّ) به معناى دفع شديد و راندن توأم با خشونت و عنف است. از آنجا كه «يَحُضُّ» و «يَدُعُّ» به صورت فعل «مضارع» آمده، نشان مى‌دهد اين كار مستمر آنها در مورد يتيمان و مستمندان بوده است. [8]

[يَدَّعُونَ:]

«وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ»

«يَدَّعُونَ» از مادّه‌ «دعايه» به معناى طلب است، يعنى هر چه طلب كنند، و تمنّا نمايند، براى آنها حاصل است، و آرزوئى در دل ندارند، كه انجام‌نشدنى باشد.

مرحوم‌ «طبرسى» در «مجمع البيان» مى‌گويد: عرب اين تعبير را در مورد «تمنّى» به كار مى‌برد، مى‌گويد: إِدَّعِ عَلَىَّ مَا شِئْتَ: «هر چه مى‌خواهى از من بخواه و تمنّا كن». [9]

[يَدْمَغُهُ:]

«عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ»

«يَدْمَغُهُ» از مادّه‌ «دَمْغ» كه به گفته «راغب» به معناى شكستن جمجمه و مغز سر است كه حساسترين نقطه بدن انسان محسوب مى‌شود، تعبير رسايى است براى غالب بودن لشگر حق، غلبه‌اى چشمگير و قاطع. [10]

[يُدْنِيْنَ:]

«يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ»

منظور از «يُدْنِيْنَ» (نزديك كنند) از مادّه‌


[1]. يس، آيه 49 (ج 18، ص 430)

[2]. نحل، آيه 8 (ج 11، ص 186)

[3]. معارج، آيه 42 (ج 25، ص 55)

[4]. يونس، آيه 3 (ج 8، ص 274)

[5]. كهف، آيه 56 (ج 12، ص 514)

[6]. رعد، آيه 22 (ج 10، ص 226)

[7]. نساء، آيه 78 (ج 4، ص 34)

[8]. ماعون، آيه 2 (ج 27، ص 384)

[9]. يس، آيه 57 (ج 18، ص 442)

[10]. انبياء، آيه 18 (ج 13، ص 407)

نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 641
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست