نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 615
بگذارد، او را از بدىها بترساند، و يا قلب او را متوجّه نيكىها گرداند، وعظ
و موعظه ناميده مىشود. [1]
[وَفْد:]
«إِلَى الرَّحْمنِ
وَفْداً»
«وَفْد» (بر وزن وقت) در اصل، به معناى هيئت يا گروهى است كه براى حل مشكلاتشان نزد
بزرگان مىروند، و مورد احترام و تكريم قرار مىگيرند. [2]
[وُفِّيَتْ:]
«وُفِّيَتْ كُلُّ
نَفْسٍ»
«وُفِّيَتْ» از مادّه «وَفاء» به معناى ادا كردن به طور كامل است. [3]
[وقار:]
«فَالْحامِلاتِ
وِقْراً»
«وقار» به معناى سنگينى حركات و عظمت و آرامش و حلم است. [4]
[وقايه:]
«وَبِالْآخِرَةِ
هُمْ يُوقِنُونَ»
«وقايه» به معناى نگهدارى اشياء است در برابر امورى كه به آنها زيان و آزار مىرساند. [5]
[وَقَب:]
«غاسِقٍ إِذا
وَقَبَ»
«وَقَب» (بر وزن شفق) از مادّه «وَقْب» (بر وزن نقب) به معناى حفره و گودال است، سپس فعل آن به
معناى ورود در گودال به كار رفته، گويى موجودات شرور و زيانآور از تاريكى شب
استفاده كرده، و با ايجاد حفرههاى زيانبار، براى تحقق بخشيدن به مقاصد پليد خود،
اقدام مىكنند، يا اين كه اين تعبير اشاره به «نفوذ كردن» است. [6]
[وقت معلوم:]
«يَوْمِ الْوَقْتِ
الْمَعْلُومِ»
در اين كه منظور از «يَوْمِ الْوَقْتِ
الْمَعْلُومِ»، چه روزى است، مفسران احتمالات متعددى
دادهاند:
بعضى گفتهاند: منظور پايان اين جهان و بر چيده شدن دوران تكليف است، چرا كه
بعد از آن، طبق ظاهر آيات قرآن، همه جهانيان از بين مىروند و تنها ذات پاك خداوند
باقى مىماند، بنابراين، تنها به مقدارى از درخواست ابليس موافقت شد.
بعضى ديگر احتمال دادهاند: منظور از «وقت معلوم» زمان معينى است كه تنها خدا
مىداند، و جز او هيچ كس از آن آگاه نيست، چرا كه اگر آن وقت را آشكار مىساخت