responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 613

«نَفْساً إِلَّا وُسْعَها»

«وُسْع» از نظر لغت به معناى گشايش و قدرت است، بنابراين، آيه، اين حقيقت عقلى را تأييد مى‌كند، كه وظايف و تكاليف الهى هيچ گاه بالاتر از ميزان قدرت و توانايى افراد نيست. [1]

[وَسَق:]

«وَاللَّيْلِ وَ مَا وَسَقَ»

«وَسَق» به معناى جمع كردن پراكنده‌هاست، «وَسَق» (بر وزن غضب) به معناى يك بار شتر يا شصت صاع كه هر صاع نزديك به سه كيلو است نيز آمده، كه آن هم به خاطر مجتمع بودن آن است. [2]

[وسواس:]

«وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ»

واژه‌ «وسواس» به گفته «راغب» در «مفردات»: در اصل، صداى آهسته‌اى است كه از به هم خوردن زينت آلات برمى‌خيزد! سپس، به هر صداى آهسته گفته شده، و بعد از آن به خطورات و افكار بد و نامطلوبى كه در دل و جان انسان پيدا مى‌شود، و شبيه صداى آهسته‌اى است كه در گوش فرو مى‌خوانند، اطلاق گرديده.

«وسواس» معناى مصدرى دارد، ولى گاهى به معناى «فاعل» (وسوسه‌گر) نيز مى‌آيد، و در آيه مورد بحث به همين معناست. [3]

[وسوسه:]

«فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ»

«وسوسه» در اصل، به معناى صداى بسيار آهسته است، سپس به خطور مطالب بد و افكار بى‌اساس به ذهن، گفته شده، اعم از اين كه از درون خود انسان بجوشد و يا كسى از بيرون، عامل آن شود. [4]

[وَسِيلَة:]

«وَابْتَغُوآ إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ»

«وَسِيلَة» در اصل به معناى تقرّب جستن و يا چيزى كه باعث تقرّب به ديگرى از روى علاقه و رغبت مى‌شود، مى‌باشد.

بنابراين، وسيله در آيه فوق معناى بسيار وسيعى دارد و هر كار و هر چيزى را كه باعث نزديك شدن به پيشگاه مقدس پروردگار مى‌شود، شامل مى‌گردد كه مهم‌ترين آنها، ايمان به خدا و پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و جهاد و عبادات همچون نماز و زكات و روزه و زيارت خانه خدا و همچنين صله رحم و انفاق در راه خدا- اعم از انفاق‌هاى پنهانى و آشكار- و همچنين هر كار نيك و خير مى‌باشد. [5]

[وَصَّلْنَا:]

«وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ»

«وَصَّلْنَا» از مادّه‌ «وصل» به معناى ارتباط دادن و متصل كردن است و چون به باب‌ «تفعيل» رفته، معناى كثرت و تأكيد نيز از آن استفاده مى‌شود. [6]

[وصيت:]

«وَ وَصَّيْنَا الإِنْسانَ»

«وصيت» و «توصيه» به معناى مطلق سفارش است، و مفهوم آن منحصر به سفارش‌هاى مربوط به ما بعد از مرگ نيست، لذا جمعى در اينجا آن را به معناى «امر و دستور و فرمان»، تفسير كرده‌اند. [7]

[وَصِيْد:]

«ذِراعَيْهِ بِالْوَصيدِ»

«وَصِيْد» چنان كه‌ «راغب» در كتاب «مفردات» مى‌گويد: در اصل به معناى اطاق و انبارى است كه در كوهستان براى ذخيره اموال ايجاد مى‌كنند، و در اينجا به معناى دهانه غار است. [8]

[وصيله:]

«سآئِبَةٍ وَ لا وَصيلَةٍ»

«وصيله» از مادّه‌ «وَصْل»، به گوسفندى مى‌گفتند كه: هفت بار فرزند مى‌آورد و به روايتى به گوسفندى مى‌گفتند: كه دوقلو مى‌زاييد (از مادّه «وصل» به معناى به هم پيوستگى است) كشتن چنان گوسفندى را نيز حرام مى‌دانستند. [9]


[1]. بقره، آيه 286 (ج 2، ص 467)

[2]. انشقاق، آيه 17 (ج 26، ص 327)

[3]. ق، آيه 16 (ج 22، ص 253)؛ ناس، آيه 4 (ج 27، ص 507)

[4]. طه، آيه 120 (ج 13، ص 352)

[5]. مائده، آيه 35 (ج 4، ص 464)

[6]. قصص، آيه 51 (ج 16، ص 122)

[7]. احقاف، آيه 15 (ج 21، ص 341)

[8]. كهف، آيه 18 (ج 12، ص 406)

[9]. مائده، آيه 103 (ج 5، ص 131)؛ يونس، آيه 59 (ج 8، ص 398)

نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 613
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست