نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 610
[وِرد:]
«بِئْسَ الْوِرْدُ
الْمَوْرُودُ»
«وِرد» (بر وزن ذِكْر) به معناى آبى است كه انسان بر آن وارد مىشود، و به معناى
ورود بر آب نيز آمده است. [1]
[وَرْدَة:]
«وَرْدَةً
كَالدِّهانِ»
«وَرْدَة» و «وَرد» به معناى «گل» است و
از آنجا كه گلها غالباً سرخ رنگند معناى سرخ را در اينجا تداعى مىكند. اين واژه
به معناى اسبهاى سرخ رنگ نيز آمده، و از آنجا كه اين گونه اسبها در فصول سال تغيير
رنگ مىدهند، در فصل بهار كمى زرد رنگ و در فصل زمستان سرخ رنگ، و در شدت سرما
تيره رنگ مىشوند، دگرگونيهايى كه صحنه آسمان در قيامت پيدا مىكند، به آن تشبيه
شده است كه، گاه همچون شعله آتش سرخ و سوزان، و گاه زرد رنگ، و گاه سياه دودآلود و
تيره و تار مىشود. [2]
[ورقة:]
«وَمَا تَسْقُطُ
مِنْ وَرَقَةٍ»
«ورقة» در روايات به معناى جنين سقط شده و در لغت به معناى برگ است. [3]
[ورود:]
«وَإِنْ مِّنْكُمْ
إِلَّا وارِدُها»
بعضى از مفسران معتقدند: «ورود» در اينجا به معناى نزديك شدن و اشراف پيدا كردن است، يعنى
همه مردم، خوبان و بدان، بدون استثنا براى حسابرسى يا براى مشاهده سرنوشت نهايى
بدكاران، به كنار جهنم مىآيند، سپس خداوند پرهيزگاران را رهايى مىبخشد و ستمگران
را در آن رها مىكند. آنها براى اين تفسير به آيه 23 سوره «قصص» استدلال مىكنند: وَ لَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْيَنَ ...: «هنگامى كه موسى عليه السلام كنار آب مدين رسيد ...» كه
در اينجا نيز «ورود» به همان معناست.
تفسير دومى كه اكثر مفسران آن را انتخاب كردهاند اين است كه: «ورود» در اينجا
به معناى دخول است و به اين ترتيب، همه انسانها بدون استثناء، نيك و بد، وارد
جهنم مىشوند، منتها دوزخ بر نيكان سرد و سالم خواهد بود همان گونه كه آتش نمرود
بر ابراهيم عليه السلام (يا نَارُ كُونِى بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِيْمَ)؛
چرا كه آتش با آنها سنخيت ندارد، گويى از آنان دور مىشود و فرار مىكند، و هر جا
آنها قرار مىگيرند خاموش مىگردد، ولى دوزخيان كه تناسب با آتش دوزخ دارند همچون
مادّه قابل اشتعالى كه به آتش