«نَهَر» (بر وزن قمر) و همچنين «نَهْر» (بر وزن قهر) هر دو به معناى مجراى آب فراوان است و به
همين مناسبت گاهى به فضاى گسترده، يا فيض عظيم و نور گسترده «نهر» (بر وزن قمر)
گفته شده است.
اين واژه در آيه مورد بحث، (قطع نظر از حديث) ممكن است به همان معناى اصلى
يعنى نهر آب بوده باشد، و مفرد بودن آن مشكلى ايجاد نمىكند؛ چرا كه معناى جنس و
جمع دارد، بنابراين، هماهنگ «جنات» جمع «جنت» است. و نيز ممكن است اشاره به وسعت فيض الهى، نور و
روشنايى گسترده بهشت و فضاى وسيع آن باشد، و يا به هر دو معنا. [3]
[نُهى:]
«لَآياتٍ لّاُولِي
النُّهى»
«نُهى» از مادّه «نهى» در اينجا به معناى «عقل» است چرا كه عقل، انسان رااز زشتىها و بدىها نهى
مىكند. [4]
[نُهِيْتُ:]
«قُلْ إِنِّي
نُهيتُ»
«نُهِيْتُ» (ممنوع شدهام) از مادّه «نَهْى» كه به صورت فعل ماضى مجهول آورده شده، اشاره به اين است
كه: ممنوع بودن پرستش بتها چيز تازهاى نيست بلكه همواره چنين بوده و خواهد بود. [5]