«لِينَة» از مادّه «لون» به يك نوع عالى از درخت خرما مىگويند، و بعضى آن را از مادّه «لين» به معناى نرمى،
به نوعى از درخت خرما تفسير كردهاند كه شاخههايى نرم و نزديك زمين و ميوهاى نرم
و لذيذ دارد.
گاه «لينه» به «الوان» و انواع مختلف درخت نخل يا «نخله كريمه» تفسير شده است كه تقريباً همه به يك چيز بر مىگردد. [2]
[لؤلؤ:]
«اللُّؤْلُؤُ وَ
الْمَرْجانُ»
«لؤلؤ» و «مرجان» دو وسيله جالب زينتى است و در طب و معالجه بيمارىها نيز مورد استفاده قرار
مىگيرد، ضمناً مال التجاره و كالاى خوبى است كه از آن عوائد زيادى به دست مىآيد،
و روى همين جهات، به عنوان دو نعمت در آيات فوق به آن اشاره شده است.
اما «لؤلؤ» كه در فارسى آن را «مرواريد» گويند، دانه شفاف و قيمتى است كه در درون «صدف» در اعماق
درياها پرورش مىيابد، و هر قدر درشتتر باشد، گرانبهاتر است، و در طب موارد
استعمال گستردهاى دارد، اطباى پيشين داروهايى از آن براى تقويت قلب و اعصاب، و
برطرف كردن انواع خفقان، و حالت ترس و وحشت، و تقويت كبد، و رفع بدبوئى دهان، و
سنگهاى كليه و مثانه و يرقان، تهيه مىكردند، حتى در بيمارىهاى چشم نيز از آن
استفاده مىنمودند. [3]