نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 391
[عيد:]
«تَكُونُ لَنَا
عيداً لّاَوَّلِنَا»
«عيد» در لغت از مادّه «عود» به معناى بازگشت است، و لذا به روزهايى كه مشكلاتى از قوم
و جمعيتى بر طرف مىشود و بازگشت به پيروزىها و راحتىهاى نخستين مىكند، «عيد» گفته مىشود، و
در اعياد اسلامى به مناسبت اين كه در پرتو اطاعت يك ماه مبارك رمضان و يا انجام
فريضه بزرگ حج، صفا و پاكى فطرى نخستين به روح و جان باز مىگردد، و آلودگىها كه
بر خلاف فطرت است، از ميان مىرود، «عيد» گفته شده است.
و از آنجا كه روز نزول «مائده» روز بازگشت به پيروزى، پاكى و ايمان به خدا
بوده است حضرت مسيح عليه السلام آن را «عيد» ناميده. [1]
[عِيْرَ:]
«وَ الْعيرَ
الَّتي أَقْبَلْنَا»
«عِيْرَ» چنان كه «راغب» در «مفردات» گفته است: به معناى گروه و جمعيتى است كه شتران و
چهارپايان را براى حمل مواد غذايى با خود مىبرند، يعنى به مجموع آنها «عِيْر»
گفته مىشود (كاروان)؛ بنابراين سؤال از آنها كاملًا امكانپذير است، چرا كه
انسانها را نيز شامل مىشود و نيازى به تقدير نيست. بعضى از مفسران گفتهاند:
«عِيْر» فقط شامل چهارپايان مىشود، در اين صورت آيه نياز به تقدير دارد، همان گونه
كه در «قرية» چنين است. [2]
[عين:]
«قاصِراتُ
الطَّرْفِ عينٌ»
«عين» جمع «اعين» و «عيناء» به معناى درشت چشم است، و به اين ترتيب، كلمه «عين» بر مذكر و مؤنث هر دو
اطلاق مىشود، و مفهوم گستردهاى دارد كه همه همسران بهشتى را شامل مىشود، همسران
زن براى مردان با ايمان و همسران مرد براى زنان مؤمن (دقت كنيد)، و از آنجا كه
بيشترين زيبايى انسان در چشمان او است، روى اين مسأله مخصوصاً تكيه شده است. [3]
[عُيُون:]
«في جَنَّاتٍ وَ
عُيُونٍ»
ذكر «جَنَّات» و «عُيُون» به صيغه جمع، اشاره به باغهاى متنوع و چشمههاى فراوان و گوناگون بهشت است كه
هر كدام لذت تازهاى مىآفريند، و ويژگى خاصى دارد. [4]