نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 371
[عاقِر:]
«وَ كَانَتِ
امْرَأَتي عاقِراً»
«عاقِر» در اصل از واژه «عقر» به معناى «ريشه و اساس» يا به معناى «حبس» است، و اين كه
به زنان نازا «عاقر» مىگويند، به خاطر آن است كه كار آنها از نظر فرزند به پايان
رسيده، يا اين كه تولد فرزند در آنها محبوس شده است. [1]
[عاكف:]
«عَلى قَوْمٍ
يَعْكُفُونَ»
«عاكف» از مادّه «عكوف» است كه به معناى توجّه به چيزى و ملازمت آميخته با احترام نسبت به آن است، و
در سوره «شعراء» تأكيد بيشترى بر معناى سابق است. [2]
[عالَمِين:]
«الْحَمْدُ لِلَّهِ
رَبِّ الْعالَمينِ»
«عالَمِين» از مادّه «عِلْم» جمع «عالم» است و عالم، به معناى مجموعهاى است از موجودات مختلف كه داراى صفات مشترك و
يا زمان و مكان مشترك هستند، مثلًا مىگوئيم عالم انسان و عالم حيوان و عالم گياه،
و يا مىگوئيم: عالم شرق و عالم غرب، عالم امروز و عالم ديروز؛ بنابراين «عالم»
خود به تنهايى معناى جمعى دارد و هنگامى كه به صورت «عالمين» جمع بسته مىشود
اشاره به تمام مجموعههاى اين جهان است. [3]
[عالِين:]
«أَمْ كُنْتَ مِنَ
الْعالينَ»
بعضى از مفسران، «عالِين» از مادّه «عُلُوّ» را در اينجا به معناى كسانى مىدانند كه، هميشه در راه كبر
و غرور، گام بر مىدارند و بنابراين، معناى جمله چنين مىشود كه آيا تو هم اكنون
تكبر كرده يا همواره چنين بودهاى»؟! [4]
[عِباد:]
«يا حَسْرَةً عَلَى
الْعِبادِ»
تعبير به «عِباد» (بندگان خدا) در سوره «يس» اشاره به اين است كه تعجب از اين است كه بندگان خدا كه غرق
نعمتهاى او هستند، دست به چنين جناياتى زدند.
و در سوره «زمر» با توجّه به اضافه آن به «خدا» آن هم به طور مكرّر، اشاره به اين است كه اگر
خداوند تهديدى به عذاب مىكند، آن هم به خاطر لطف و رحمت او است، تا بندگان حق
گرفتار چنين سرنوشت