«صِبْغ» در اصل، به معناى رنگ است، ولى از آنجا كه انسان به هنگام خوردن غذا معمولًا
نان خود را با خورشى كه مىخورد رنگين مىكند، به تمام انواع نان خورشها، «صِبْغ»
گفته شده است. به هر حال، كلمه «صِبْغ»، ممكن است اشاره به همان روغن زيتون باشد كه با نان
مىخوردند، و يا انواع نان خورشها كه از درختان ديگر استفاده مىكردند. [5]
[صِحاف:]
«عَلَيْهِم
بِصِحافٍ»
«صِحاف» جمع «صَحْفة» (بر وزن صفحه) در اصل از مادّه «صحف» به معناى گستردن، گرفته شده، و در اينجا
به معناى ظرفهاى بزرگ و وسيع است. [6]
[صُحُف:]
«يُؤْتى صُحُفاً
مُّنَشَّرَةً»
«صُحُف» از مادّه «صحف» جمع «صحيفه» به معناى ورقهاى است كه آن را اين طرف و آن طرف مىكنند (چون اصل مادّه
«صحف» و «صحيفه» به معناى چيز گسترده، مانند صورت است) سپس به نامه و كتاب اطلاق
شده.
و در سوره «أعلى» به معناى «لوح»، يا «ورقه» و يا چيز ديگرى است كه در آن مطلبى را مىنويسند؛
و اين تعبير نشان مىدهد كه آيات قرآنى قبل از نزول بر پيغمبر اكرم صلى الله عليه
و آله در الواحى نوشته شده بود، و فرشتگان وحى آن را با خود مىآوردند، الواحى
بسيار گرانقدر و پر ارزش. و اين كه بعضى گفتهاند: منظور از اين «صُحُف» كتب
انبياى پيشين است، ظاهراً با آيات قبل و بعد سازگار نيست. همچنين اين كه گفته