نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 301
[سِنَةٌ:]
«لا تَأْخُذُهُ
سِنَةٌ»
«سِنَةٌ» از مادّه «وَسَن» به گفته بسيارى از مفسران به معناى سستى مخصوصى است كه در آغاز خواب روى
مىدهد، يا به تعبير ديگر، به معناى خواب سبك است؛ در واقع، «سِنَهٌ» خوابى است كه
به چشم عارض مىشود. [1]
[سِنِين:]
«آلُ فِرْعَوْنَ
بِالسِّنينَ»
«سِنِين» جمع «سَنة» به معناى سال است، ولى معمولًا هنگامى كه با كلمه «أَخذ» (گرفتن) به كار
مىرود، به معناى گرفتار قحطى و خشكسالى شدن مىآيد؛ بنابراين أَخَذَهُ السَّنَةُ: «سال او را گرفت» يعنى گرفتار خشكسالى شد، و شايد علت آن اين باشد كه سالهاى
قحطى در برابر سالهاى عادى و معمولى كم است.
طبق قواعد نحوى در سوره «كهف» بايد به جاى «سنين» كه جمع است «سنه» كه مفرد است آورده شود، [2] ولى گويا به خاطر اين كه چنين خوابى بسيار
طولانى و تعداد سالها بسيار زياد بوده است، صيغه جمع ذكر شده است تا بيانگر كثرت
باشد.
تفاوت سالهاى شمسى و قمرى تقريباً يازده روز است كه، اگر آن را در سيصد ضرب
كنيم و سپس بر عدد روزهاى سال قمرى كه 354 روز است تقسيم كنيم، نتيجه آن همان عدد
نُه مىشود (البته در اينجا كسرى مختصرى مىماند كه چون كمتر از يك سال است قابل
محاسبه نيست). [3]
[سَوْآتُ:]
«يُواري سَوْأَةَ
أَخيهِ»
«سَوْآتُ» جمع «سوئة» (بروزن عورة) در اصل، به معناى هر چيزى است كه ناخوشايند است، و لذا گاه به «جسد مرده» و گاه به «عورت» گفته مىشود، و
در اينجا منظور همان معناى اخير است. [4]
[سَواء:]
«عَنْ سَوآءِ
السَّبيلِ»
«سَواء» در لغت به معناى مساوات، اعتدال و برابرى است، و اين كه به جاده مستقيم در
آيه فوق «سواء السبيل» گفته شده به خاطر آن است كه قسمتهاى آن برابر و دو طرف آن مساوى و هموار
است، و به هر روش