نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 299
آن مىباشد، كه محتوايش تقاضاى سلامت پيامبر صلى الله عليه و آله از پيشگاه
خدا است. [1]
[سَلْوى:]
«عَلَيْكُمُ
الْمَنَّ وَ السَّلْوَى»
«سَلْوى» در اصل به معناى آرامش و تسلّى است، و بعضى از ارباب لغت و بسيارى از مفسران
آن را يك نوع «پرنده» حلال گوشت شبيه كبوتر دانستهاند، بعضى ديگر گفتهاند:
مقصود از «سَلْوى» تمام مواهبى بوده كه مايه آرامش بنىاسرائيل مىشده است. [2]
[سليم:]
«رَبَّهُ بِقَلْبٍ
سَليمٍ»
«سليم» از مادّه «سلامت» است، و هنگامى كه سلامت به طور مطلق مطرح مىشود، سلامتى از هر گونه بيمارى
اخلاقى و اعتقادى را شامل مىشود. [3]
[سَمَاء:]
«ثُمَّ اسْتَوى
إِلَى السَّمآءِ»
«سَمَاء» در لغت، به معناى طرف بالا است، و اين مفهوم جامعى است كه مصداقهاى مختلفى
دارد؛ لذا مىبينيم در قرآن در موارد گوناگونى به كار رفته است: 1- گاهى به «جهت
بالا» در قسمت مجاور زمين 2- گاه به منطقهاى دورتر از سطح زمين (محل ابرها) 3-
گاه به «قشر متراكم هواى اطراف زمين» 4- و گاهى به معناى «كرات بالا» آمده است.
و طبق تعبير اول در سوره «سجده»،
«سماء» به معناى مقام قرب خدا است، و طبق تعبير دوم
«سماء» به معناى همين آسمان است (دقت كنيد). [4]
[سَمّاع:]
«وَ فيكُمْ
سَمَّاعُونَ»
«سَمّاع» به معناى كسى است كه حال پذيرش و شنوايى او زياد است و بدون مطالعه و دقت، هر
سخنى را باور مىكند.
بنابراين، وظيفه مسلمانان قوى الايمان آن است كه مراقب اين گروه ضعيف باشند،
مبادا طعمه منافقان گرگ صفت شوند.
اين احتمال نيز وجود دارد كه «سَمّاع» به معناى جاسوس و سخنچين بوده باشد يعنى در ميان شما
پارهاى از افراد هستند كه براى گروه منافقان جاسوسى مىكنند. [5]