«خَصم» در اصل معناى مصدرى دارد، و به معناى «نزاع كردن» است، ولى بسيار مىشود كه
به طرفين نزاع نيز «خصم» مىگويند، اين كلمه، بر مفرد و جمع هر دو اطلاق مىشود، و
گاه جمع آن به صورت «خصوم» آمده است. [3]
[خصومت:]
«خصومت» و «مخاصمه» در اصل به معناى «گلاويز شدن دو نفر به يكديگر كه هر كدام پهلوى ديگرى را
بگيرد» آمده، سپس به گفتگوها و مشاجرات لفظى اطلاق گرديده است. به گفته مرحوم
«علّامه مجلسى»، در «بحار الانوار»، «مخاصمه» در امور دنيوى است.[4]
[خَصِيم:]
«هُوَ خَصيمٌ
مُّبينٌ»
«خَصِيم» به معناى كسى است كه اصرار بر خصومت و جدال دارد و گروهى آن را به معناى
مدافع و بيانگر درون خويش دانستهاند. [5]
[خَضِر:]
«فَأَخْرَجْنَا
مِنْهُ خَضِراً»
«خَضِر» به معناى «اخضر» يعنى سبز رنگ مىباشد؛ بنابراين، تمام سبزىها حتى جوانههاى درختان را نيز
شامل مىشود.
ولى از آيه فوق چون در پشت سر آن اشاره به دانههاى غذايى شده، استفاده مىشود
كه منظور خصوص زراعت است. [6]