«خشيت» به معناى ترس توأم با تعظيم و احترام است و از همين رو با «خوف» كه اين ويژگى
در آن نيست، متفاوت است؛ و گاه، به معناى مطلق ترس نيز به كار مىرود.
در بعضى از مؤلفات محقق «طوسى» سخنى در تفاوت اين دو واژه آمده است كه در حقيقت ناظر به
معناى عرفانى آن مىباشد، نه معناى لغوى آن، مىگويد:
«خشيت و خوف»، هر چند در لغت به يك معنا
(يا نزديك به يك معنا) مىباشند، ولى در عرف صاحبدلان در ميان اين دو فرقى است، و
آن اين كه «خوف» به معناى ناراحتى درونى از مجازاتى است كه انسان به خاطر ارتكاب گناهان يا
تقصير در طاعات، انتظار آن را دارد، و اين حالت براى اكثر مردم حاصل مىشود، هر
چند مراتب آن بسيار متفاوت است، و مرتبه اعلاى آن جز براى گروه اندكى حاصل
نمىشود.
اما «خشيت» حالتى است كه به هنگام درك عظمت خدا و هيبت او، و ترس از مهجور ماندن از
انوار فيض او، براى انسانى حاصل مىشود، و اين حالتى است كه جز براى كسانى كه واقف
به عظمت ذات پاك و مقام كبرياى او هستند و لذت قرب او را چشيدهاند حاصل نمىگردد؛
و لذا در قرآن اين حالت را مخصوص بندگان عالم و آگاه شمرده است. [2]
[خَشِينَا:]
«فَخَشينآ أَنْ
يُرْهِقَهُما»
تعبير به «خَشِينَا» (ما ترسيديم كه در آينده چنين شود ...) در سوره «كهف» تعبير پر معنايى است. اين تعبير، نشان مىدهد
كه اين مرد عالم خود را مسئول آينده مردم نيز مىدانست، و حاضر نبود، پدر و مادر
با ايمانى به خاطر انحراف نوجوانشان دچار بدبختى شوند. ضمناً، اين تعبير (خَشِينَا
ترسيديم) در اينجا به معناى «ناخوش داشتيم» آمده است؛ زيرا براى چنين كسى با اين
علم و آگاهى و توانايى، ترس از چنين موضوعاتى وجود نداشته است. و به تعبير ديگر،
هدف پرهيز از حادثه ناگوارى است كه انسان روى اصل محبّت، مىخواهد از آن اجتناب
ورزد. [3]
[خصاصة:]
«كَانَ بِهِمْ
خَصاصَةٌ»
«خصاصة» از مادّه «خَصاص» (بر وزن اساس) به معناى شكافهايى است كه در