تعبير به «جوارى» جمع «جاريه» كه يكى از معانى آن كشتىهاى در حال حركت است، تعبير لطيفى است كه شباهت حركت
اين ستارگان را در اقيانوس آسمان به حركت كشتىها بر صفحه درياها نشان مىدهد. [2]
[جهالت:]
«يَعْمَلُونَ
السُّوءَ بِجَهالَةٍ»
كلمه «جهل» و مشتقات آن گر چه به معانى گوناگونى آمده است ولى از قرائن استفاده مىشود
منظور از آن در آيه مورد بحث، طغيان غرائز و تسلط هوسهاى سركش و چيره شدن آنها بر
نيروى عقل و ايمان است.
و در اين حالت، علم و دانش انسان به گناه، گر چه از بين نمىرود، اما تحت
تأثير آن غرائز سركش قرار گرفته و عملًا بى اثر مىگردد، و هنگامى كه علم اثر خود
را از دست داد، عملًا با جهل و نادانى برابر خواهد بود، و تبديل به عملى بدون
توجّه به دستورات عقل خواهد شد. [3]
[جَهد:]
«بِاللَّهِ جَهْدَ
أَيْمَانِهِمْ»
«جَهد» از مادّه «جهاد» به معناى تلاش و كوشش براى انجام هر كارى است، بنابراين تعبير «جَهْدَ
أَيْمَانِهِم» اشاره به سوگند مؤكّد است. [4]
[جَهْرَةً:]
«بَغْتَةً أَوْ
جَهْرَةً»
«جَهْرَةً» از مادّه «جِهار» به معناى «آشكار» است. [5]
[جِياد:]
«الصَّافِنَاتُ
الْجِيادُ»
«جِياد» جمع «جواد» در اينجا به معناى اسبهاى سريعالسير و تندرو است، و در اصل از مادّه «جود» و بخشش، گرفته
شده، منتهى «جود» در انسان از طريق بخشيدن مال است، و در اسب از طريق سرعت سير. [6]
[جيد:]
«فِي جِيدِها
حَبْلٌ مِّنْ مَّسَدِ»
«جيد» (بر وزن ديد) به معناى «گردن» است، و جمع آن «اجياد» مىباشد، بعضى از ارباب
لغت معتقدند كه «جيد»، «عنق» و «رقبه» هر سه معناى مشابهى دارند، با اين تفاوت كه «جيد» به قسمت بالاى
سينه گفته مىشود، «عنق» به پشت گردن يا همه گردن و «رقبه»