responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 159

ج‌

[جابُوا:]

«جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ»

«جابُوا» در اصل از «جوبة» (بر وزن توبه)، به معناى زمين پست گرفته شده، سپس به معناى قطع و بريدن هر قطعه زمينى آمده است؛ و پاسخ كلام را از اين رو «جواب» ناميده‌اند كه گويى هوا را قطع مى‌كند و از دهان گوينده به گوش شنونده مى‌رسد (يا به اين جهت كه سؤال را قطع كرده و به آن پايان مى‌دهد). [1]

[جاثِم:]

«في‌ دارِهِمْ جاثِمينَ»

«جاثِم» در اصل از مادّه‌ «جثم» (بر وزن خشم) به معناى نشستن روى زانو و توقف در يك مكان و همچنين «افتادن به رو» آمده است؛ و بعيد نيست اين تعبير، اشاره به آن باشد كه هنگام وقوع زلزله شديد آنها در خواب خوش فرو رفته بودند، ناگهان به پا خاستند همين كه بر سر زانو نشستند، حادثه به آنها مهلت نداد و بر اثر وحشت و ترس و يا فرو ريختن ديوارها و يا صاعقه‌اى كه با آن زلزله همراه بود، جان خود را در همان حالت از دست دادند. و از تعبير به‌ «جاثمين» چنين استفاده مى‌شود كه صيحه آسمانى باعث مرگ آنها شد، ولى اجساد بى‌جانشان به روى زمين افتاده بود، اما از پاره‌اى از روايات بر مى‌آيد كه آتش صاعقه آنها را سوزاند. [2]

[جادَلْتَنَا:]

«يا نُوحُ قَدْ جادَلْتَنَا»

«جادَلْتَنَا» از مادّه‌ «مجادله» گرفته شده، و آن در اصل از «جدل» به معناى تابيدن و پيچيدن شديد طناب است، و به همين دليل به «باز شكارى» «اجدل» گفته مى‌شود؛ چرا كه از همه پرندگان پرخاشگرتر و پيچنده‌تر است، سپس در مورد پيچانيدن طرف، در بحث و گفتگو به كار رفته است. [3]

[جارِيات:]

«فَالْجارِياتِ يُسْراً»

«جارِيات» جمع‌ «جاريه» به معناى كشتى است، و به معناى نهرهاى آب جارى نيز آمده است؛ (فِيْها عَيْنٌ جارِيَةٌ، «غاشيه»، آيه 12) و همچنين به معناى خورشيد به خاطر حركتش در آسمان، و نيز به دختر نوجوان نيز «جارية» گفته مى‌شود؛ چرا كه نشاط جوانى در تمام وجودش جريان دارد. [4]


[1]. فجر، آيه 9 (ج 26، ص 470)

[2]. اعراف، آيه 78 (ج 6، ص 288)؛ هود، آيه 67 (ج 9، ص 201)؛ عنكبوت، آيه 37 (ج 16، ص 287)

[3]. هود، آيه 32 (ج 9، ص 107)

[4]. شورى‌، آيه 32 (ج 20، ص 475)؛ ذاريات، آيه 3 (ج 22، ص 317)

نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 159
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست