نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 110
[بِيَع:]
«لَهُدِّمَتْ
صَوامِعُ وَ بِيَعٌ»
«بِيَع» جمع «بِيْعة» بهمعناى «معبدنصارا» است كه «كنيسه» يا «كليسا» نيزبهآنگفته مىشود. [1]
[بيعت:]
«إِنَّمَا
يُبايِعُونَ اللَّهَ»
«بيعت» به معناى پيمان بستن براى فرمانبردارى و اطاعت از كسى است، و چنين مرسوم
بوده است آن كس كه پيمان اطاعت مىبست، دست خود را در دست پيشوا و رهبر خود
مىگذاشت، و پيمان وفادارى را از اين طريق اظهار مىداشت. و از آنجا كه به هنگام «معامله و بيع» نيز دست
به دست هم مىدادند و قرار داد معامله را مىبستند، واژه «بيعت» به اين پيمانها
اطلاق شده است- به خصوص اين كه آنها در پيمان خود، گويى جان خويش را در معرض
معامله با فردى كه با او اعلام وفادارى داشتند قرار مىدادند. [2]
[بَيِّنَة:]
«إِنِّي عَلى
بَيِّنَةٍ مِّنْ رَّبِّي»
«بَيِّنَة» در اصل، به چيزى مىگويند كه ميان دو شىء فاصله و جدايى مىافكند به گونهاى
كه ديگر هيچ گونه اتصال و آميزش با هم نداشته باشند، سپس به دليل روشن و آشكار نيز
گفته شده، از اين نظر كه حق و باطل را كاملًا از هم جدا مىكند.
در اصطلاح فقهى اگر چه «بيّنة» به شهادت دو نفر عادل گفته مىشود ولى معناى لغوى آن
كاملًا وسيع است و شهادت دو عادل يكى از مصداقهاى آن مىباشد.
و اگر به معجزات «بيّنة» گفته مىشود، باز از همين نظر است كه حق را از باطل جدا
مىكند و اگر به آيات و احكام الهى «بيّنة» گفته مىشود باز به عنوان مصداق اين
معنا وسيع است. [3]
[بَيِّنَات:]
«مَا جآءَتْكُمُ
الْبَيِّنَاتُ»
«بَيِّنَات» جمع «بيّنه» به معناى دلايل روشن است و مفهوم گستردهاى دارد كه هم دلايل عقلى را شامل
مىشود و هم آنچه از طريق وحى يا معجزات براى مردم تبيين شده است و ممكن است در
سوره «نحل» اشاره به معجزات و ساير دلائل اثبات حقانيت انبياء باشد، در واقع «بيّنات»،
دلائل اثبات نبوت را مىگويد. [4]