responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : خطبه حضرت زهراء سلام الله عليها نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 49

اسْتَشْعَرَتْها قُلُوبُكُمْ، وَلكِنَّها فَيْضَةُ النَّفْسِ،

قلب شما را فرا گرفته است ولى چون قلبم از اندوه پر بود- و احساس مسئوليت شديدى‌

وَنَفْثَةُ [1] الْغَيْضِ (الْغَيْظِ)، وَخَوْرُ [2]

مى‌كردم- كمى از غم‌هاى درونى‌ام بيرون ريخت، و اندوهى‌

الْقَناةِ [3]، وَبَثَّةُ [4] الصَّدْرِ، وَتقَدْمِةُ

كه در سينه‌ام موج مى‌زد خارج شد، تا با شما اتمام حجت كنم و عذرى براى‌

الْحُجَّةِ. فَدُونَكُمُوها فَاحْتَقِبُوها [5] دَبْرَةَ [6]

احدى باقى نماند. اكنون كه چنين است‌ اين مركب خلافت و آن فدك، همه از آنِ شما، محكم‌

الظَّهْرِ نَقِيبَةَ (نقبة) [7] الْخُفِّ، باقِيَةَ

بچسبيد ولى بدانيد اين مركبى نيست كه راه خود را بر آن ادامه دهيد: پشتش زخم، و كف پايش‌

الْعارِ [8]، مَوْسُومَةً بِغَضَبِ اللَّهِ وَشَنَارِ [9]

شكسته است! داغ ننگ بر آن خورده، و غضب خداوند علامت آن است، و رسوايى ابدى‌


[1]. نفثه المصدور: آه كشيدن از درد سينه.

[2]. ضعف و سستى.

[3]. نيزه.

[4]. نشر و اظهار، غمى كه انسان توانايى كتمان آن را ندارد و اظهار مى‌كند.

[5]. از «حقب» ريسمانى كه با آن رحل را به شكم شتر مى‌بندند و آماده‌سوار شدن مى‌شود.

[6]. زخمى كه در پشت شتر و يا هر مركبى باشد.

[7]. نازك شدن پشت پاى شتر.

[8]. عيبى كه در معرض زوال نباشد.

[9]. عيب و عار.

نام کتاب : خطبه حضرت زهراء سلام الله عليها نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 49
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست