بكشند و يا حرب كنند و وى را از حق وى منع كنند، پس بر اين تقدير ابن ملجم و يزيد و معاويه عليه اللعنة و العذاب و غير ايشان از مردمانى كه متواتر شده در ميان امّت، كه ايشان ائمه كبار را كشتهاند و زهر داده و از حق ايشان منع كرده، بىشك بر ايشان لعن توان كرد زيرا كه اين خصال كفرست، بىشك كه از ايشان صادر شده، و توبه ايشان و بازگشتن به ايمان محقق نشده، پس كفر محقق است و ايمان محقق نه، پس به اتفاق ايشان را لعن توان كرد؛ لعنة اللّه عليهم و على محبيهم أجمعين.
و اما ديگر كسان كه معادات ايشان محقق نشده، به مجرد روايات مختلفه كه معارضات دارد، به خصوص لعنت نبايد كرد، بلكه همچنين بايد گفت كه لعنت بر هر كس كه بر آل محمد ظلم كند، و كرد، و دشمنى نمود با ايشان چنانچه حق تعالى مىفرمايد:أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ. اين است حقيقت اين مسأله كه اگر اهل مذهبين اتفاق دهند كه بدانند ما كمال حق بيان كرديم.
و قال أيضا في ص 289: چون صلوات بر آن چهارده معصوم پاك تمام شد و تبرا كه جزو ايمان مؤمنانست در اين فقره نموده شد، اكنون شروع در توسل است بديشان و طلب حاجات از حق تعالى بوسيلة [ايشان] ان شاء اللّه مستجاب گردد.
آمين يا رب العالمين.
اللهم نتوسل إليك و نتشفّع بك بهؤلاء الأجلة الكرام المعصومين في نصرة عساكر الإسلام و حفظ معالم الدين.
اى بار خداوندا! توسل مىجوئيم به سوى تو و شفيع مىگردانيم به حضرت تو با اين چهارده معصوم پاك در يارى كردن لشكرهاى اسلام و در نگاه داشتن نشانها و شعارهاى دين اسلام؛ الها، پروردگارا، حيّا، قيّوما! به حرمت اين چهارده معصوم كه وسيله و شفيع مايند به حضرت تو كه لشكرهاى اسلام را در هر جا كه باشند نصرت فرما و شعار دين محمد را در عالم قائم و ظاهر گردان.