«بالجمله از برای نماز مقامات و مراتبی است که در هر مرتبه که مصلّی است، نمازش با مرتبه دیگر بسیار فرق دارد؛ چنانکه مقامش با مقامات دیگر خیلی فرق دارد. پس مادامی که انسان صورت انسان وانسان صوری است، نماز او نیز صوری و صورت نماز است و فایده آن نماز، صحت و اجزای صوری فقهی است. در صورتی که قیام به جمیع اجزا و شرایط آن کند؛ ولی مقبول درگاه و پسند خاطر نیست و اگر از مرتبه ظاهر به باطن و از صورت به معنا پی برد، تا هر مرتبهای که محقّق شد، نماز او نیز حقیقت پیدا میکند؛ بلکه بنابر آنچه قبلًا اشاره به آن شد که نماز مرکب سلوک و براق سیر الی الله است، مطلب منعکس شود. مادامیکه نماز انسان صورت نماز است و به مرتبه باطن و سر آن محقق نشده، انسان نیز صورت انسان است و به حقیقت آن محقق نگردیده است.
و محصّل مقصود ما این است که نماز؛ بلکه او جمیع عبادات را غیر از این صورت و قشر و مجاز، باطن و لبّ و حقیقتی است»
و این از طریق عقل معلوم است و از طریق نقل شواهد کثیره دارد که ذکر جمیع آن از حوصله این اوراق خارج است.[1]