ما به شما قدرت داديم كه در زمين هر گونه تصرفى كه بخواهيد انجام
دهيد و انواع روزيها و نعمتها را در زمين قرار داديم و راه و رسم كسب معيشت را
بشما آموختيم. مع الوصف، شما كمتر سپاسگزارى مىكنيد و كمتر بوظائف خود در برابر
ما توجه داريد. اكنون به اصل مسأله آفرينش انسان پرداخته، مىفرمايد:
(وَ لَقَدْ خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ):
ما نخست آدم را از خاك آفريديم، سپس او را بصورت خاصى كه مورد نظر ما بوده، در
آورديم.[1]( ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ): پس از اينكه آفرينش آدم را بپايان رسانديم، به فرشتگان گفتيم: براى
آدم سجده كنيد. با اينكه خطاب بهمه انسانهاست، گفتيم:
منظور خلقت و تصوير آدم است، زيرا گاهى گفته ميشود: ما به شما چنين و
چنان كرديم و منظور اين است كه به نياكان شما چنين و چنان كرديم. اين مطلب در عرف
عرب شايع است. قرآن هم مىفرمايد:(وَ إِذْ أَخَذْنا
مِيثاقَكُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ)
(بقره 63) اين خطاب به بنى اسرائيل است. يعنى از نياكان شما پيمان گرفتيم و طور را
بر سر
[1]- در باره« ثم» اختلاف است. زجاج گفته است به معناى و او است.
لكن اهل ادب اين معنى را نپذيرفته و وجوهى در باره آن گفتهاند كه در متن آمده
است.
آنچه بنظر مىرسد، اين است كه آيات قرآن كريم از سلاست خاصى
بر خوردار است و توجيهاتى كه كردهاند با اين سلاست منافات دارد بنا بر اين بايد
ديد، در برخورد اول ذهن ساده انسان از اين آيات چه مىفهمد. بديهى است كه خلقت
موجودات، مرحلهاى است و پيدايش صورت در آنها، مرحله ديگرى يا مراحل ديگرى است.
انسان نخست بصورت ژنها در اسپرم و اوول مردها و زنها وجود دارد و سر انجام بصورت
نطفه در مىآيد. هنگامى كه نطفه زن و مرد با هم آميزش يافتند، آغاز دوره تشكيل صورت
است. بنا بر اين ميان خلقت تا تصوير فاصله زيادى است. اين خطاب در مورد خلقت و
تصوير متوجه نوع انسان و از جمله آدم است و همه جا حتى در مورد آدم هم صدق ميكند.
لكن در مورد آدم يك خصوصيت ديگر هست و آن اينكه پس از خلق و تصوير، فرشتگان مامور
ميشوند كه وى را سجده كنند.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 9 صفحه : 57