نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 9 صفحه : 56
بيان آيه 10- 11
قرائت
معايش: در قرائت غير مشهور به همزه خوانده شده است. بنا بر قرائت
مشهور اين كلمه اعلال نشده، نظير «حول». برخى از محققين گفتهاند: هر گاه ياء
زايده باشد، اعلال ميشود. مثل: صحيفه و صحائف. اما در مثل معايش كه ياء آن اصلى
است، اعلال نميشود. چنان كه كلمه مقام را به مقاوم جمع بستهاند. شاعر گويد:
و انى لقوام مقام لم يكن
جرير و لا مولى جرير يقومها
يعنى من در جاهايى مىايستم كه جرير و مولاى جرير در آنجا
نايستادهاند.
لغت
تمكين: دادن قدرت و رفع مانع. بديهى است كه كار را هنگامى مىتوان
انجام داد كه بر انجام آن قادر باشيم و مانعى بر سر راه ما نباشد. تمكين، دادن
چنين امكانى است.
جعل: ايجاد حالتى براى شيء كه بر خلاف حالت سابق باشد. مثل بحركت در
آوردن جسم ساكن. پس جعل شيء، اعم از حدوت شيء است.
معيشت: وسيله ادامه حيات، مثل خوراك و پوشاك و نوشابه.
خلق: آفرينش تصوير: صورت بخشيدن بچيزى.
سجود اظهار خوارى كردن و حقيقت آن گذاشتن چهره بر زمين است.
اعراب
قليلا: منصوب است به «تشكرون» و «ما» زائده است. ممكن است «ما»
مصدريه باشد، بتقدير «قليلا شكر كم»
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 9 صفحه : 56