responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 9  صفحه : 44

مبالغه است مثل «رجعى»

اعراب‌

كتاب: زجاج گويد به اجماع نحويان رفع اين كلمه به مبتداى محذوف است به تقدير «هذا كتاب»( فَلا يَكُنْ‌): فاء ممكن است حرف عطف و ممكن است جواب باشد به تقدير:

«اذا كان انزل اليك الكتاب لتنذر به فلا يكن» ذكرى: زجاج گويد، ممكن است منصوب باشد به تقدير «لتذكر به ذكرى» و ممكن است مرفوع باشد به تقدير «هو ذكرى» و ممكن است مجرور باشد به تقدير «للانذار و للذكرى»

مقصود

(المص‌): در باره تفسير آن گفتگو شده است.

(كِتابٌ أُنْزِلَ إِلَيْكَ فَلا يَكُنْ فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِنْهُ‌): اين كه بر تو نازل شده است كتابى است كه فرشتگان بامر خدا بر تو نازل كرده‌اند و نبايد در سينه تو حرجى باشد.

در باره معناى حرج اقوالى است:

1- حسن گويد: بمعناى تنگى است. يعنى: بايد بر اثر پراكندگى فكر در سينه تو تنگى نباشد و ترس از اينكه نمى‌توانى بوظيفه تبليغ، بخوبى عمل كنى از دل خود بيرون سازى، زيرا غير از ترسانيدن مردم وظيفه‌اى ندارى.

2- ابن عباس و مجاهد و قتاده و سدّى گويند: بمعناى شك است. يعنى نسبت بوظيفه‌اى كه براى تبليغ رسالت بر عهده دارى، نبايد بدل خود شك و ترديد راه دهى زيرا قرآن بمنظور اينكه مردم را بوسيله آن بترسانى بر تو نازل شده است.

3- فرّاء گويد: از اينكه مردم مرا تكذيب و با تو بد رفتارى مى‌كنند، بايد دلتنگ و ناراحت نشوى. چنان كه مى‌فرمايد:( فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى‌ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً) (كهف 6: شايد از غم اينكه ايشان بقرآن ايمان نياوردند، خويشتن را هلاك كنى) در روايت است كه وقتى قرآن كريم نازل شد،

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 9  صفحه : 44
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست