نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 9 صفحه : 35
زيرا چون «هدانى» را قبلا آورده، از تكرار
آن بى نياز شده است 2- به تقدير «اعرفوا» 3- به تقدير «اتبعوا»( مِلَّةَ إِبْراهِيمَ): زجاج گويد: بدل است از(دِيناً قِيَماً) حنيفا: حال از ابراهيم.
مقصود
(قُلْ إِنَّنِي هَدانِي رَبِّي إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ): اكنون به پيامبر خود دستور ميدهد كه به كافران بگويد كه خداوند او
را به راه راست ارشاد و هدايت فرموده است.
برخى گويند: منظور اين است كه خداوند لطف خود را شامل حال او كرده و
او را براى هدايت توفيق بخشيده است. معناى «صراط مستقيم» را در سوره حمد گفتهايم.
(دِيناً قِيَماً مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ
الْمُشْرِكِينَ): به آنها بگويد:
خداوند مرا بدين راستين هدايت كرده است كه همان كيش ابراهيم- مردى كه
در عبادت خدا مخلص بود و از شرك و بت پرستى بيزارى مىجست- مىباشد. برخى
گفتهاند: منظور از «قيم» دينى است كه هميشگى است. دين پيامبر اسلام را همان كيش
ابراهيم معرفى مىكند، تا عرب و پيروان اديان كه براى ابراهيم عظمت و احترام
قائلند، ترغيب شوند و اسلام آورند. وانگهى مردم عرب خود را منسوب به ابراهيم و او
را بر حق مىدانستند.
زجاج گويد: حنيف يعنى مايل و متوجه به اسلام، زيرا مرد «احنف» يعنى
كسى كه پاى او در اصل خلقت، كج و متوجه به يك طرف باشد. جبائى گويد: يعنى مستقيم.
(قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ
رَبِّ الْعالَمِينَ): سعيد بن جبير و مجاهد و قتاده و سدّى
گويند: منظور از. «نسك» قربانى حج و عمره است. حسن گويد بمعناى دين و جبائى و زجاج
گويند بمعناى عبادت است، بگو: نماز و قربانى و حيات و مرگ من براى پروردگار
جهانهاست. در اينجا نماز را به اصل واجبات ضميمه كرده
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 9 صفحه : 35