نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 9 صفحه : 207
(قالُوا إِنَّ لَنا لَأَجْراً إِنْ كُنَّا
نَحْنُ الْغالِبِينَ): همين كه با فرعون روبرو شدند، گفتند: آيا
اگر ما موسى را شكست بدهيم، مزد كارمان را خواهيم گرفت؟
(قالَ نَعَمْ وَ إِنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ): گفت: آرى. هم مزد داريد و هم مقرب درگاه من خواهيد شد و بمقامات
عاليهاى خواهيد رسيد. اين جمله نشان مىدهد كه فرعون كاملا به عجز در آمده بود.
(قالُوا يا مُوسى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ
نَحْنُ الْمُلْقِينَ): ساحران به موسى گفتند: يا نخست تو
عصايت را بينداز، يا نخست ما عصاها و ريسمانها را مىاندازيم.
(قالَ أَلْقُوا): موسى گفت: شما بيندازيد.
اين جمله براى تهديد است.
برخى گويند: يعنى آنچه بايد و شايد بيندازيد، نه آنچه ايجاد فتنه و
فساد مىكند.
برخى گويند: يعنى اگر بر حق هستيد، شما بيندازيد.
(فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ): همين كه سحره، آنچه داشتند، بر زمين افكندند، چشمان مردم را جادو
كردند و عصاها و ريسمانها را كه در آنها جيوه بود و با حرارت خورشيد و حيلههاى
ديگر، بحركت در مىآمد، براه انداختند و مردم را به اشتباه انداختند، زيرا چيزهايى
بمردم نشان مىدادند كه حقيقت آنها براى مردم آشكار نبود. از اينجا معلوم ميشود كه
سحر حقيقتى ندارد، زيرا اگر حقيقتاً مار شده بودند، خداوند نمىفرمود: ديدگان مردم
را جادو كردند. بلكه مىفرمود: آنها بصورت مار در آمدند. در جاى ديگر مىفرمايد:(يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى) (طه 66: بخيال او آنها حركت مىكردند)(
وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ): براى اينكه مردم را بوحشت اندازند، به
مردم مىگفتند:
بترسيد و فرار كنيد.
(وَ جاءُو بِسِحْرٍ عَظِيمٍ): و سحرى بزرگ كرده
بودند، زيرا حد اكثر حيله و نيرنگ را بكار انداخته بودند. از اينرو بزرگ بود و
براى مردم شگفت آور تلقى مىشد علاوه بر اين جمعيت عظيم ساحران، هر كدام با خود
عصا يا ريسمانى آورده بود. بديهى است كه وقتى چندين هزار مار و افعى بمردم نشان
داده شود، براى مردم وحشت انگيز و خيره كننده است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 9 صفحه : 207