نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 9 صفحه : 179
2- در حقيقت خداوند آنچه شدنى نيست، مربوط
كرده است به آنچه كه ميداند شدنى نيست و منظور اين است كه چنين چيزى انجام پذير
نيست و بسيار بعيد است كه ما داخل كيش شما شويم. مگر اينكه خدا بخواهد و
نمىخواهد. چنان كه قبلا فرمود:(لا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ
حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِياطِ) يعنى:
آنها داخل بهشت نمىشوند تا اينكه شتر- يا طناب- داخل در سوراخ سوزن شود. شاعر نيز
گويد:
اذا شاب الغراب اتيت اهلى
و صار القار كاللبن الحليب
يعنى هر گاه كلاغ پير شود و قير همچون شير، سفيد گردد، بسوى
خانوادهام مىروم.
پس مقصود اين است كه: همانطورى كه خداوند پرستش بتها و كارهاى زشت را
نمىخواهد، ما هم بكيش شما داخل نميشويم. زيرا هيچكدام مطابق حكمت نيست.
اين قول از جعفر بن حرب است.
3- مقصود اين است كه: ما داخل دين شما نمىشويم. مگر اينكه خداوند به
شما قدرتى بدهد كه بتوانيد ما را بجبر و اكراه بدين خود بكشانيد. مؤيد اين قول
جمله(أَ وَ لَوْ كُنَّا كارِهِينَ)
است.
4- ضمير «فيها» بقريه باز مىگردد. يعنى: ما از قريه شما بيرون
مىرويم و ديگر باز نمىگرديم. مگر اينكه خداوند به ما قدرتى بخشد و بخواهد كه با
فتح و پيروزى داخل شهر شويم.
5- يعنى: مگر اينكه خداوند بخواهد كه شما بحق باز گرديد و همه ما
تابع يك دين باشيم، زيرا آنها مىگفتند: اگر داخل كيش ما نشويد، شما را از قريه
اخراج مىكنيم. شعيب در جواب گفت: ما داخل كيش شما نمىشويم. مگر اينكه خدا بخواهد
كه اختلاف از طرف شما برداشته شود و بدين ما گرايش پيدا كنيد.
پرسش گويا خداوند نخواسته است كه آنها بدين حق گرايش پيدا كنند.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 9 صفحه : 179