نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 9 صفحه : 150
روبرو نشود و سخن ناپسند آنها را با سخنى
ناپسند پاسخ نگويد. بلكه آنچه را بوى نسبت دادهاند، از خود سلب كند. چنان كه هود
در پاسخ آن نسبت ناروا، به آنها حرف زشتى نگفت و ادامه داد كه: من اخبار پروردگارم
را به شما ميرسانم و شما را نصيحت ميكنم كه دست از اطاعت خداوند نكشيد. يقين داشته
باشيد كه در تبليغ رسالت خداوند، امين هستم و دروغ نميگويم و چيزى را تغيير
نمىدهم. اين معنى از ضحاك و جبائى است. كلى گويد: مقصود هود اين بود كه مرا امين
ميدانستيد. اكنون چرا تكذيبم مىكنيد.[1]( أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلى رَجُلٍ
مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ): تعجبى ندارد كه نبوت و بقولى
معجزه و بيان به مردى اختصاص يافته است كه از خود شماست و در ميان شما بزرگ شده
است و منظور او اين است كه شما را از كارهاى زشت بترساند.
برخى گويند: يعنى چرا از بعثت مردى از خودتان تعجب ميكنيد، اما از
اينكه سنگى ميپرستيد، تعجب نمىكنيد؟!( وَ اذْكُرُوا إِذْ
جَعَلَكُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَ زادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَصْطَةً):
نعمتهاى خداوند را بخاطر بياوريد كه شما را بعد از آنكه قوم نوح بر
اثر معصيت هلاك شدند، در روى زمين سكونت داد و بر نيرو و طول شما افزود. اين معنى
از ابن عباس و جماعتى است. كلبى گويد: طويلترين آنها صد ذراع و كوتاهترين آنها شصت
ذراع بودند. برخى گويند: كوتاهترين آنها دوازده ذراع بودند. امام باقر (ع) فرمود:
آنها باندازه نخلهاى بلند بودند و كوه را ويران ميكردند. برخى گويند:
بلندى آنها به اندازه يك دست و يك قامت بود.
(فَاذْكُرُوا آلاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ): نعمتهاى خدا را بياد آوريد تا در دنيا و آخرت رستگار شويد.
(قالُوا أَ جِئْتَنا ...) تا پايان آيه:
گفتند: اى هود، آمدهاى كه ما را به پرستش
[1]- رسالات را از اين نظر جمع آورده كه متضمن امر و نهى و ترغيب
و تهديد و وعد و وعيد و ... است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 9 صفحه : 150