نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 9 صفحه : 137
سوق: راندن چيزى براى اينكه سرعت بگيرد بلد:
محل اجتماع مردم. شهر. باديه: محل زندگى ايلات و عشاير.
نكد: كسى كه در بخشش، سخت باشد. شاعر گويد:
و اعط ما اعطيته طيبا
لا خير فى المنكود و الناكد
يعنى: هر چه به او مىدهى، بده كه در آدم بخيل خيرى نيست.
مقصود
(وَ هُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ
رَحْمَتِهِ): خداوند بادها را مىفرستد و در روى زمين بجريان در مىآورد تا زمين
را زنده كند يا بشارت باران دهد و پيشاپيش رحمت او، براى مردم نويد خوشى بياورد.
(حَتَّى إِذا أَقَلَّتْ سَحاباً ثِقالًا سُقْناهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ): تا وقتى كه ابرى كه به آب اشباع شده است، بردارد و بسوى سر زمينى
كه از بى آبى و فقدان گياه، مرده است، بحركت در آورد. اصولا بادها ابرهاى پراكنده
را از جاهاى مختلف در يك نقطه جمع مىكنند و بدنبال آن بارندگى آغاز ميشود.
(فَأَنْزَلْنا بِهِ الْماءَ فَأَخْرَجْنا بِهِ مِنْ كُلِّ
الثَّمَراتِ): بوسيله ابر بر سر زمينهاى مرده، باران مىباريم و انواع ميوه و
دانهها را بوسيله آن از دل خاك بيرون مىآوريم.
(كَذلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ): همانطورى كه درختان و گياهان را از خاك مىرويانيم، مردگان را هم
از زمين بيرون مىآوريم. يعنى پس از مرگ آنها را زنده مىكنيم. باشد كه شما متذكر
شويد و بينديشيد و عبرت بگيريد كه هر كس قادر بر روياندن درختان و خلق ميوههاست،
قادر است كه مردم را پس از مرگ زنده كند.
ابو القاسم بلخى به اين آيه استدلال كرده است كه بسيارى از امور،
بواسطه امورى ديگر پيدا ميشوند. مثلا پيدايش گياه بوسيله آب است. بنا بر اين
پارهاى از امور مخلوق بيواسطه خداوند هستند و پارهاى مخلوق با واسطه. اين مطلب،
اشكالى ندارد اشكال در اين است كه جهان طبيعت را قديم و غير حادث پنداريم.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 9 صفحه : 137