نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 8 صفحه : 96
بيان آيه 50
لغت
خزائن: جمع خزانه، جايى كه چيزى در آن نگهدارى شود.
مقصود
اكنون به پيامبر خود دستور ميدهد كه بدنبال خواهشهاى ابلهانه آنها
نسبت به نازل شدن آيات عذاب، به آنها بگويد كه ادعاى خدايى ندارد بلكه مدعى
پيامبرى است. مىفرمايد:
(قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ): به اينها بگو: خزانههاى رحمت و و مخلوقات خدا بدست من نيست. يا
اينكه خزانههاى روزى خدا در دست من نيست، تا مردم بطمع مال، ايمان آورند.
(وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ): من غيب نميدانم.
تنها چيزهايى را ميدانم كه به من تعليم داده است. مثل مساله زنده شدن مردگان و
بهشت و جهنم و ... ابن عباس گويد: مقصود اين است كه من عاقبت و سرانجام شما را
ميدانم. اينهم خدا بمن تعليم داده است، بنا بر اين آنچه مخصوص خداست و بمن
نياموخته است، نميدانم.
(وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ):
من نمىگويم: فرشته هستم. من انسانم. شما مرا مىشناسيد. حتى كارهايى كه از يك
فرشته ساخته است از من ساخته نيست.
به اين جمله استدلال كردهاند كه: فرشته برتر از پيامبران است، لكن
اين استدلال صحيح نيست، زيرا اين جمله در مقام بيان بيشتر بودن ثواب- كه ملاك
فضيلت است- نيست. مىخواهد بگويد: چون من فرشته نيستم، نمىتوانم چيزهايى كه
فرشتگان در باره سرنوشت بندگان مىتوانند مشاهده كنند و بفهمند، بفهمم.
(إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى إِلَيَ):
هر چه به شما گفتهام و مىگويم. وحيى است كه از
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 8 صفحه : 96