responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 8  صفحه : 37

دست است كه خدا يكى است؟[1] اكنون به پيامبر خود ميفرمايد:

(قُلْ لا أَشْهَدُ): بگو: من چنين شهادتى نمى‌دهم. اگر چه شما بدون هيچگونه دليلى شهادت مى‌دهيد و بزعم خود براى خدا اثبات شريك مى‌كنيد.

شاهد به كسى مى‌گويند كه براى اثبات دعواى مدعى گواهى مى‌دهد.

(قُلْ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنَّنِي بَرِي‌ءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ‌): به كسانى كه شهادت مى‌دهند كه خدايان ديگرى با خدا هستند، بگو: خداوند، معبود يكتا و يگانه است.

من از بتهاى شما و از بت پرستيهاى شما بيزارم.

علما مى‌گويند: مستحبّ است كسى كه مسلمان ميشود، شهادتين را بر زبان آورد و از هر دينى بجز اسلام تبرى جويد.

اكنون اين نكته را بيان مى‌كند كه كفار بر دو دسته‌اند: جاهل و معاند.

مى‌فرمايد:

(الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمُ‌): اين جمله را در سوره بقره، تفسير كرده‌ايم.

(الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ‌): آنان كه خود را بزيان افكنده‌اند، ايمان نمى‌آورند. اگر «الذين» صفت براى «الذين» اول باشد، منظور اهل كتاب است كه با اينكه وى را همچون فرزندان خود مى‌شناسند، دچار زيانكارى شده، به او ايمان نمى‌آورند. اما اگر ارتباطى به سابق نداشته باشد، شامل همه كفار ميشود.

ابو حمزه ثمالى گويد: وقتى كه پيامبر گرامى اسلام وارد مدينه شد، عمر به عبد اللَّه بن سلام گفت: خداوند در قرآن كريم فرموده است كه: اهل كتاب، پيامبر را همچون فرزندان خود مى‌شناسند. آيا اين مطلب صحيح است؟

عبد اللَّه بن سلام گفت: ما پيامبر را با همان اوصافى كه خداوند بيان كرده‌


[1]- از آنجا كه« آلهه» جمع است و حكم مؤنث را دارد، صفت آن را« اخرى» مؤنث آورده است. مثل« وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‌» و« فَما بالُ الْقُرُونِ الْأُولى‌».

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 8  صفحه : 37
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست