responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 8  صفحه : 311

بيان آيه 146- 147

لغت‌

ظفر: ناخن. اظفر يعنى دراز ناخن. چنان كه اشعر يعنى دراز مو.

حوايا: جمع حاويه. آنچه در شكم جمع مى‌شود.

اعراب‌

الحوايا: اين كلمه يا مرفوع و عطف بر «ظهور» است. يعنى «ما حملت الحوايا» ممكن است منصوب و عطف بر «الا ما حملت» باشد.

(مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ‌): اين ما عطف است بر «ما» اول ذلك: ممكن است در محل نصب و مفعول دوم «جزينا» باشد اما جايز نيست مبتدا باشد، زيرا تقدير آن ذلك جزينا هموه» خواهد شد و اين در ضرورت شعر جايز است.

مقصود

اكنون درباره آنچه بر يهود حرام شده، مى‌فرمايد:

(وَ عَلَى الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ): بر يهوديان هر حيوان ناخن دارى را حرام كرديم. در اينكه مقصود از حيوان ناخن‌دار چيست، اختلاف است.

ابن عباس و سعيد بن جبير و قتاده و مجاهد و سدّى گويند: مقصود هر چيزى است كه انگشتانش بسته است. مثل شتر و شتر مرغ و دو نوع مرغ آبى كه يكى را مرغابى و ديگرى را «اوز» گويند.[1] ابن زيد گويد: مقصود شتر است. جبائى گويد: شامل‌


[1]- در مورد مرغان آبى از آنجا كه براى شنا احتياج به انگشتان باز دارند، ظاهراً اشتباهى روى داده و اينها انگشتانشان باز است. ظاهراً مقصود از حيوانات ناخن‌دار، آنهايى است كه مثل گاو و گوسفند داراى سم نيستند. مثل مرغ.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 8  صفحه : 311
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست