نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 8 صفحه : 279
بيان علت است. يعنى خداوند مردم بلدى را كه
گرفتار گناه و انحراف هستند، هلاك نميكند. مگر اينكه پيامبرانى بسوى آنها بفرستد و
آنها مردم را بدلايل خداوندى آگاه كنند و آنها را از كيفر خدا بترسانند و حقايقى
را بگوش آنها برسانند. سپس اگر از اطاعت پيامبران سرباز زدند، آنها را هلاك خواهد
كرد و هرگز بطور ناگهانى مردم را غافلگير نميكند. البته بر خداوند لازم نيست كه
اتمام حجت كند، زيرا همين كه مردمى دست بستم و تجاوز زدند، سزاوار كيفر ميشوند، جز
اينكه خداوند ميخواهد حجت خود را ظاهر گرداند.
فرّاء و جبائى گويند: يعنى خداوند مردمى را بدون اينكه متنبه و متذكر
سازد غافلگير نكرده، بستم هلاكشان نميكند. چنان كه مىفرمايد:(وَ ما كانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرى بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها
مُصْلِحُونَ) (هود 117: پروردگار تو مردم قريهاى كه مصلح هستند به ستم هلاك
نميكند) اين آيه، بطور واضح دلالت ميكند كه خداوند منزه از ظلم است اگر خدا ظلم
ميكرد، در اين جا خود را از ستمكارى منزه نمىشمرد.
(وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا):
هر كس چه اطاعت كند، چه معصيت، بر حسب عملى كه انجام داده، بمرتبهاش از پاداش و
كيفر نائل ميشود. كار نيكو پاداش نيكو و كار بد، كيفر بد: اينكه براى پاداش و
كيفر، درجاتى قائل ميشود، بخاطر اين است كه همه پاداشها و كيفرها در يك مرتبه
نيستند، بلكه شدت و ضعف دارند. هر گاه بخواهند مراتب پاداش را بيان كنند،
مىگويند: درجات و هر گاه بخواهند مراتب كيفر را بيان كنند.
مىگويند: درك. لكن در اينجا چون كيفر و پاداش را يك جا آورده است،
همه را درجات خوانده و جانب اهل بهشت را غلبه داده است.
(وَ ما رَبُّكَ بِغافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ):
پروردگار تو اى محمد ص يا اى شنونده، از كردار ايشان غافل و بيخبر نيست و هيچ چيز
از علم او مخفى نمىماند و هر كسى را باندازه استحقاقش كيفر و پاداش مىدهد.
بدينترتيب مردم را متنبه ميكند كه بكارهاى خود توجه داشته باشند.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 8 صفحه : 279