نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 8 صفحه : 261
متعلق به صغار باشد يا صفت آن و متعلق به
«ثابت» باشد.
شان نزول
اين آيه درباره وليد بن مغيره نازل شده است. او مىگفت: بخدا اگر
نبوت حق بود، من براى نبوت شايستهتر بودم، زيرا سن و مال من زيادتر است. برخى
گفتهاند:
درباره ابو جهل نازل شده است. او مىگفت: اولاد عبد مناف در شرف و
بزرگى برقابت ما برخاستهاند و كار ما بجايى رسيده است كه مثل دو اسب در ميدان
مسابقه شدهايم.
مىگويند: از ما پيامبرى است كه به او وحى ميشود. به خدا من به او
ايمان نمىآورم و هرگز از او پيروى نمىكنم. مگر اينكه بر ما نيز وحى نازل شود.
اين قول از مقاتل است.
مقصود
اكنون درباره گفتار و خواستههاى اكابر كه در آيه پيش آنها را مكاران
عصيانگر معرفى كرده، پرداخته، مىفرمايد:
(وَ إِذا جاءَتْهُمْ آيَةٌ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتى
مِثْلَ ما أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ): هر گاه معجزهاى از جانب
خداوند بر آنها نازل شود كه بر توحيد و راستگويى پيامبر دلالت كند، مىگويند: ما
تصديق نمىكنيم و ايمان نمىآوريم تا اينكه همان معجزاتى كه بر پيامبران نازل شده
است، بر ما نيز نازل شود. اين سخن را از روى حسدى كه نسبت به پيامبر داشتند،
مىگفتند. اكنون در انكار و ردّ گفتار آنان مىفرمايد:
(اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ): خداوند از آنها و از همه مردم داناتر است و بهتر مىداند كه چه كسى
براى اداى رسالت، شايستهتر است و مصالح مردم با مبعوث كردن او بهتر رعايت ميشود.
خداوند مىداند كه چه كسى وظيفه رسالت را با صميميت عهدهدار ميشود و چه كسى
نميشود. او رسالت خود را بچنين كسى مىدهد كه زحمات آن را متحمل و در برابر
اذيتهاى مردم استقامت كند. اكنون آنها را تهديد كرده، مىفرمايد: