responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 8  صفحه : 233

بيان آيه 112- 113

قرائت‌

در قرائت غير مشهور «و لتصغى»، «و ليرضوه» «و ليقترفوا» بسكون لام و در قرائت مشهور بكسر لام قرائت شده است. علماى ادب گويند: ساكن كردن اين لام- كه لام جر است- كم است. آنچه ساكن كردن آن شايع است، لام امر است. مثل:

(ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ) (حج 29)

لغت‌

زخرف: تزيين شده. در حديث است كه‌

«انه لم يدخل الكعبة حتى امر بالزخرف فنحى»

يعنى پيامبر خدا داخل كعبه نشد، تا دستور داد، نقش‌ها و تصويراتى كه كعبه را به آنها زينت داده بودند، از آن دور ساختند. برخى گفته‌اند:

مقصود از «زخرف» طلاست.

غرور: چيزى كه ظاهر آن خوش آيند و باطن آن ناخوش آيند باشد. شيطان از اين جهت غرور است كه انسان را بظواهر فريبنده سرگرم و او را از عاقبت بد غافل مى‌كند. بيع غرر، معامله است كه مورد اطمينان نباشد.

تصغى: گوش دهد. مصدر آن «صغو» يعنى گوش دادن. «اصغاء» نيز بهمين معنى است: شاعر گويد:

ترى السفيه به عن كل محكمة

زيغ و فيه الى التشبيه اصغاء

يعنى: مى‌بينى كه آدم سفيه، از آيات محكم منحرف و بآيات متشابه گوش مى‌كند. در حديث است كه:

«كان رسول اللَّه يصغى الاناء للهر»

يعنى پيامبر خدا ظرف را براى گربه كج مى‌كرد كه آب بنوشد. بنا بر اين اصل اين كلمه بمعناى مايل ساختن است كه گوش را هم بطرف سخن مايل ميكنند.

اقتراف: گناه كردن.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 8  صفحه : 233
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست