نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 60
بيان آيه 48
لغت
مهيمنا: در اصل «مؤيمن» است كه همزه آن به هاء بدل شده است نظير
«ارقت الماء» كه گفتهاند: «هرقت ...» بوده اين كلمه اسم فاعل است از: «همين يهيمن
هيمنة» مثل: «مسيطر و مبيطر» ازهرى گويد: اصل آن «ايمن يؤيمن» بوده است از باب
افعال كه همزه آن در فعل مضارع باقى مانده، سپس قلب به هاء شده است. اين كلمه را
برخى به صيغه اسم مفعول قرائت كردهاند.
شرعه: شريعت، راه واضح، راهى كه انسان را به آب- كه وسيله زندگى است
مىرساند. علت اينكه: دين را شريعت، گفتهاند اين است كه انسان را به حيات و نعمت
جاودانى رهنمون ميشود. منظور از شريعت، امورى است كه بوسيله آنها خداوند پرستيده
ميشود. شاعر گويد:
أ تنسونني يوم الشريعة و القنا
بصفين من لباتكم تتكسر
يعنى: آيا مرا در روز شريعه فرات، فراموش ميكنيد كه در صفين، نيزهها
از سينههاى شما مىشكست.
اصل اين كلمه، بمعناى ظهور است چنان كه شروع در كار، به معناى آغاز
كردن و ظاهر كردن آن است.
منهاج: راه مستمر و واضح. نهج و منهج نيز به همين معنى است. شاعر
گويد:
من يك ذا شك فهذا فلج
ماء رواء و طريق نهج
يعنى: هر كه شك دارد، اين است نهر و آب زلال و راه واضح.
مبرد گويد: شرعه آغاز راه و منهاج راه راست است. تكرار اينگونه الفاظ
براى فائده و منظورى است مثل قول حطياة: «و هند اتى من دونها النأى و البعد»
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 60