نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 223
همين كه به حال عادى برميگردند، پيش خدا
شهادت مىدهند كه چه كسانى آنها را تصديق و چه كسانى آنها را تكذيب كردهاند. فراء
نيز همين قول را اختيار كرده است.
2- مقصود اين است كه ما علم ترا نداريم، زيرا تو به باطن آنها آگاهى
و ما از باطن آنها آگاه نيستيم و آنچه موجب جزاى خواهد شد همان نسبت باطنى است.
اين معنى نيز بنا بروايت ديگر، از حسن است. جبائى نيز اين قول را اختيار و قول اول
را رد كرده و گفته است چگونه ممكن است آنها از ترس قيامت، معلومات خود را فراموش
كنند؟ با اينكه خداوند در باره آنها مىفرمايد،(لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ) (انبياء 103: فزع
اكبر آنها را محزون نمىسازد) و(فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ
وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ) (احقاف 13: آنها را ترسى و اندوهى نيست)
ممكن است در پاسخ وى گفته شود: اينكه مىگويد، «فزع اكبر» آنها را محزون نمىكند،
منظور آتش دوزخ و اينكه گويد آنها را ترس و اندوهى نيست، منظور، بشارت است به
اينكه، آنها از وحشتهاى آن روز، نجات پيدا مىكنند، مثل اينكه به بيمار بگويند،
خطرى متوجه تو نيست نترس.
3- مقصود اين است كه علم ما حقيقتى ندارد. ما از آنها جوابى مىشنيديم
و افعال آنها را در حيات خود مشاهده مىكرديم، اما نمىدانيم پس از مرگ ما آنها چه
كردهاند. پاداش و عقاب آنها به خاتمه كارشان بستگى دارد نه آغاز آن اين قول از
ابن انبارى است.
4- مقصود اين است كه ما نميدانيم جز آنچه ما را تعليم دادهاى دنباله
آن، به خاطر وجود قرينه حذف شده است اين قول از ابن عباس است، بنا بروايت ديگر.
5- مقصود تحقق بخشيدن به رسوايى ايشان است. يعنى تو از ما به ايشان
آگاهترى و به شهادت ما نيازمند نيستى.
(إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ):
مقصود از(عَلَّامُ الْغُيُوبِ) مبالغه است نه كثرت
معلومات. برخى گفتهاند: منظور زياد شمردن معلومات است. يعنى: تو هر چه باطن است
مىدانى ولى ما هر چه مشاهده كنيم، مىدانيم.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 223